این عملیات که از سوی رسانههای پاکستانی بهعنوان دستاوردی راهبردی در مبارزه با تروریزم معرفی شده، اما زمانبندی و ابعاد آن پرسشهای جدی درباره استراتژی واقعی اسلامآباد در قبال گروههای افراطی مطرح میکند.
سلطان عزیز اعظم، متولد ۱۹۷۸ در ننگرهار و فارغالتحصیل دانشگاه همین ولایت، در سال ۲۰۱۶ به داعش خراسان پیوست و بهسرعت به یکی از چهرههای کلیدی این گروه بدل شد. ایالات متحده در نوامبر ۲۰۲۱ او را در فهرست تروریستهای جهانی قرار داد، اما فعالیتهای او تا لحظه بازداشت در هنگام ورود به خاک پاکستان ادامه یافت.
خبرگزاری رسمی پاکستان تأیید کرده که این بازداشت چند ماه پیش انجام شده، اما بهتازگی افشا گردیده است. مقامهای پاکستانی مدعیاند که پس از دستگیری اعظم، فعالیتهای رسانهای و تبلیغاتی داعش خراسان بهطور محسوسی متوقف شده و این بازداشت بخشی از عملیات گستردهتری علیه عناصر کلیدی این گروه در روزهای اخیر بوده است.
سلطان عزیز اعظم، که با نام خضری سلطان عزیز اعظم نیز شناخته میشود، بنیانگذار «العزائم»، بازوی رسانهای رسمی داعش خراسان بوده و بهعنوان استراتژیست اصلی تبلیغات و جذب نیروی این گروه تلقی میشود. گزارشهای تیم نظارت سازمان ملل او را چهرهای محوری در تولید محتوا و انتشار پیامهای ایدئولوژیک توصیف میکنند.
دستگیری این چهره که برخی منابع از وی بهعنوان «فرد دوم» سلسلهمراتب داعش خراسان یاد میکنند، بیتردید میتواند اختلالی جدی در توان تبلیغاتی و بازتولید ایدئولوژیک این شبکه تروریستی ایجاد کند. با اینحال، زمانبندی این بازداشت، آن را از یک عملیات صرفاً امنیتی فراتر میبرد و به موضوعی با بار سیاسی تبدیل میکند.
این دستگیری در آستانه سفر دوباره عاصم منیر، فرمانده ارتش پاکستان به واشنگتن صورت گرفته؛ سفری که در بستر روابط پیچیده اسلامآباد با دولت جدید دونالد ترامپ و در شرایطی انجام میشود که پاکستان نیازمند بازسازی اعتماد راهبردی با ایالات متحده است. این همزمانی، احتمال ابزاری بودن این عملیات را تقویت میکند؛ گویی بازداشت اعظم ورق برندهای است برای متقاعدسازی واشنگتن مبنی بر جدیت اسلامآباد در مبارزه با تروریزم.
اما پرسش اساسی این است که چگونه یک چهره کلیدی داعش خراسان سالها در مناطق مرزی پاکستان فعالیت میکرده و تنها در آستانه یک سفر دیپلماتیک بازداشت میشود؟ این سوال، شکاف میان ادعاها و واقعیتهای سیاست ضدتروریستی پاکستان را برجسته میسازد. حکومت طالبان پیشتر بارها حضور فعال داعش خراسان در خاک پاکستان را تأیید کرده و اسلامآباد را به نوعی بیتفاوتی یا حتی همراهی منفعلانه متهم ساخته است. این ابهامات، درک دوگانگی استراتژیک پاکستان را دشوارتر میکند؛ استراتژیای که گاه مبارزه میکند و گاه بهنظر میرسد اهرمهای تروریستی را حفظ مینماید.
در هر حال، بازداشت سلطان عزیز اعظم بیگمان ضربهای کاری بر توان عملیاتی و تبلیغاتی داعش خراسان وارد کرده است، اما نباید از پیچیدگیهای سیاسی پشت این عملیات غافل شد. این دستگیری تا زمانی که با اقدامات پایدار و شفاف همراه نشود، خطر تبدیلشدن به نمایشی موقت برای فریب مخاطبان بینالمللی را دارد. آنچه منطقه به آن نیاز دارد، مبارزهای جدی و بدون دوگانگی با تروریزم است؛ نه حرکات نمایشی برای جلب منافع سیاسی.



