انسان از ابتدای خلقت خویش نیازمند فراگیری و آموختن بوده و خداوند متعال این نیاز را در جان انسان نهادینه کرده است.
در پرتوی همین نهادینه سازی نیاز به دانش در وجود انسان، نیازهای مادی و معنوی انسان نیز مشروط به کسب علم و آگاهی شده و مسیر زندگی انسان در پرتوی فراگیری علم و دانش ترسیم گردیده است.
خداوند متعال در ابتدای خلقت بشر، اولین موضوعی را که پس از خلقت انسان بر آن تاکید میکند، مسئله علم و دانش است و بنا به نص آیات قرآن کریم، خداوند پس از آنکه انسان را به زینت علم آراسته میکند و (اسماء) را به انسان تعلیم میدهد، به ملائکه دستور میدهد تا به انسان سجده کنند.
آری اینگونه است که خداوند ارزش علم و دانش و جایگاه آن را برای عالمیان به تصویر کشیده و فطرت انسان را با عطش علم ممزوج می نماید، از همین دریچه است که انسان با کسب علم و دانش همواره توانسته از موانع بزرگ و سهمگینی که در طول حیات خویش با آن مواجه شده عبور نماید و مسیرهای جدیدی را برای آیندگان باز نمایند.
با توجه به این مسئله می توان نتیجه گرفت که کسب علم و دانش یک حق طبیعی و موهبت خدادای است که خداوند متعال به واسطه آن به انسان خاکی کرامتی عطا کرده که مسجود ملائک گردیده است و به هیچ کسی اجازه سلب این حق را نداده است.
از سوی دیگر، زمانی که سخن از مقام انسان و کرامت انسانی به میان می آید، دیگر تفاوت جنسیت، نژاد و رنگ مجالی برای مطرح شدن پیدا نمیکند تا بتوان از طریق تبعیض میان جنس مرد و زن، یا سیاه و سفید، یا عرب و عجم، در خصوص میزان کرامت آنان تصمیم گیری نموده و اظهار نظر کرد زیرا در پیشگاه خداوند متعال این تفاوت ها به هیچ وجهی من الوجوه مطرح نبوده و نیست و قرآن کریم به صراحت به این موضوع اشاره دارد و می فرماید: (إن أكرمكم عندالله اتقيكم) یعنی با کرامت ترین انسان در نزد خداوند، با تقواترین انسان است.
لذا موضوع کرامت انسانی و حقوقی که خداوند متعال برای انسان در جهت رسیدن به مقام کرامت در نزد خویش، قائل شده است، از اموری نیستند که قابل سلب از بشر باشند و اگر گروهی به هر بهانه ای بخواهند این حقوق را از انسان ها سلب کنند و با ایجاد تبعیض میان انسان ها با تفکیک جنسیت و رنگ و نژاد، آنان را از حق خدادادی شان محروم سازد، در واقع علاوه نقض آشکار حقوق بشر، مرتکب معصیت بزرگی در نزد خداوند متعال گشته و در پیشگاه خداوند بازخواست خواهد شد و قطعا بابت این تضییع حق عقاب نیز خواهد شد.
همانطور که در ابتدای نوشتار اشاره شد، یکی از این حقوق مسلم و غیر قابل سلب، حق تحصیل علم و کسب دانش است، زیرا خداوند متعال، آن را به عنوان یکی از شاخصه های تقوا معرفی نموده و فرموده است: (إنما یخشی الله من عباده العلماء) یعنی عالمان، نسبت به غیر عالمان، بیشتر پروای خداوند را می نمایند و در نتیجه این ترس است که تقوا حاصل می شود و از سوی دیگر فرموده است: (هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون) یعنی آیا آگاهان با ناآگاهان یکسانند؟ این پرسش در واقع نشان از رتبه بالا و کرامت والای علماء دارد و در خصوص علم نیز هیچ قیدی نیانده که حتما باید علوم دینی باشد بلکه هر علم و دانشی را شامل میشود و در صورتی که فرد علم و ایمان با هم ممزوج شوند، انسان به اوج کمال و سعادت می رسد.
متاسفانه اکنون مشاهده می شود که عده ای در افغانستان که حاکمیت را با نام اسلام و به بهانه تشکیل حکومت اسلامی به دست گرفتند به صراحت با بدیهیات دین و دستورات صریح قرآن و رسول گرامی اسلام که فرمود: طلب علم بر هر زن و مردی فریضه است. مخالفت می نمایند و با ایجاد تبعیض آشکار میان زن و مرد، زنان را که یکی از دو رکن اصلی جامعه به حساب می آیند را از تحصیل علم و دانش محروم نموده اند.
لذا باید به سران حکومت طالبان که داعیه تشکیل حکومت اسلامی را دارند گوشزد نمود که چنین رفتارهایی نه تنها ریشه ای در دین مبین اسلام ندارد و باعث تکریم و ترفیع جایگاه اسلام در جهان نمی شود، بلکه به شدت در تضاد با مبانی و دستورات اسلام بوده و باعث وهن دین و مذهب در میان جوامع اسلامی و غیر اسلامی می گردد، تا جاییکه سران کشورهای غربی که غالبا با دین اسلام در ستیز هستند، در مقام انتقاد از اسلام برآمده و به اهداف خویش در راستای اسلام هراسی در عالم نزدیکتر میگردند.
بنابراین طالبان باید هر چه زودتر در این خصوص تجدید نظر نموده و بیش از این باعث بدنامی اسلام در جهان نگردد.