با گذشت بیش از سه سال از روی کارآمدن دوباره طالبان در قدرت هنوز حکومت این گروه از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشده و افغانستان همچنان در انزوای بینالمللی به سر میبرد.
به تازگی اما ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان در گفتوگو با یک رسانه داخلی مدعی شده که حکومت این گروه تمام معیارهای به رسمیتشناسی را رعایت کرده و اکنون میبایست به عنوان عضو رسمی جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته شود.
سخنگوی طالبان اما جزئیاتی از اینکه کدام معیارها در این مدت از سوی این گروه رعایت شده، بیان نکرده است.
جامعه جهانی پیش از این تشکیل حکومت فراگیر، رعایت حقوق بشر و بویژه حقوق زنان و مبارزه جدی کابل با گروههای تروریستی را از شروط عمده به رسمیتشناسی حکومت طالبان در افغانستان عنوان کرده است.
حکومت طالبان از دید اکثر کشورها و منتقدان متهم است که در سه سال گذشته حقوق اقوام و اقلیتها را نادیده گرفته، به سرکوب زنان و فعالان جامعه مدنی پرداخته و در مبارزه با هراسافکنی نیز دستاورد چندانی نداشته است.
حکومت این گروه در ابعاد دیگر از جمله محدودیتها بر آزادی بیان، اعمال فشار بر اقلیتهای قومی و مذهبی و برخورد سرکوبگرانه با منتقدان نیز تحت فشار جامعه بینالمللی قرار دارد.
برخی ناظران ادامه عدم به رسمیتشناسی حکومت طالبان را باعث انزوای روزافزون افغانستان از جامعه بینالمللی میدانند و همواره از تبعات و نتایج منفی آن هشدار میدهند.
در این سوی دیگر، مقامهای طالبان اما گویا موضوع به رسمیت شناسی حکومت را در حد مسایل کوچک و پیشپا افتاده تقلیل داده و زیاد حاضر نیستند برای رفع این مشکل با جامعه جهانی وارد گفتوگو و مذاکره شوند.
ظاهرا مقامهای این گروه حتی به همین امر هم زیاد دقت نمیکنند که با وصف سه سال و اندی حکومتداری چرا هنوز هم از واحد پول و پاسپورت نظام پیشین جمهوریت برای رفع نیازهای روزمره و سفرهای خارجی استفاده میکنند؛ حالانکه پول و پاسپورت دو نماد مهم و کلیدی از نشانه حیات فعال سیاسی یک حکومت به شمار میآید.
افزون بر این، افغانستان اکنون به دلیل نبود یک ساختار سیاسی مورد قبول جامعه جهانی در کابل، از بسیاری مزایا و حقوق بینالمللی دیگر هم محروم است و در عین حال، چشمانداز روشنی هم برای بهبود این وضعیت دیده نمیشود.
عمدهترین تاثیر انزوای سیاسی افغانستان بدتر شدت شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم است که طی سالهای اخیر شاهد انواع بحرانهای متعدد در کشور بودهاند.
این درحالی است که جامعه بینالمللی و مردم افغانستان به شعارهای پیشین و دیپلماتیک طالبان دل خوش کرده و امیدوار بودند حکومت این گروه در دور دوم حکومتداریشان عملکردی متفاوت از دهه هفتاد از خود نشان خواهد داد.
وضعیت فعلی افغانستان و نوع حکومتداری این گروه اما اکنون نگرانیهای زیاد شهروندان را به دنبال داشته و باعث شده که جامعه جهانی هم قضایای افغانستان با بیم و نگرانی دنبال کند.
درحالی که طالبان توقع به رسمیتشناسی حکومتشان را دارند، در آن سوی دیگر جامعه جهانی نیز از حکومت این گروه انتظار دارند در سیاستهایشان تجدید نظر کرده و برای حل بحران سیاسی افغانستان از درِ مذاکره و مفاهمه با نیروهای داخلی و بینالمللی وارد شود.
با این حال، افغانستان زیر اداره طالبان اما معلوم نیست تا چه زمانی با همین وضعیت طی مسیر خواهد کرد و چه سرنوشتی پس از این در انتظارش خواهد بود. پرسشی که گذر زمان به آن پاسخ خواهد داد.