روز گذشته کشورهای عضو گروه اقتصادی «بریکس» طی نشستی در روسیه بر حل و فصل مسالمتآمیز قضیه افغانستان تاکید کرده و خواستار راه حل فوری برای بحران جاری در کشور شدند.
این کشورها همچنان با اشاره به اهمیت امنیت و ثبات منطقهای افزودند که آنها از افغانستان مستقل و صلحآمیز حمایت خواهند کرد.
صحبتها از ختم بحران فعلی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان و راه حلهای مرتبط در این خصوص مدتهاست که محور بحث نشستهای سیاسی در داخل و خارج از کشور بوده، اما پرسش اصلی این است که آیا در داخل افغانستان زمینهها برای تطبیق چنین راه حلهای فرضی و توصیههای ملی و بینالمللی فراهم است یا خیر.
در نزدیک به سه سالی که از عمر حکومت طالبان میگذرد و بحرانی که در این مدت دامنگیر کشور بوده بارها کشورهای دور و نزدیک، سازمانهای بینالمللی، کارشناسان و نخبگان در اظهار نظرهایشان بر ختم بحران در کشور تاکید کرده و از طالبان به عنوان اعمالکنندگان قدرت خواستهاند برای شکلگیری یک افغانستان با ثبات، امن و مرفه با سایر نیروهای ذیدخل در قضایای افغانستان وارد گفتوگو و تفاهم شوند.
حکومت سرپرست طالبان اما در این مدت نهتنها که خواستهای جهانی، منطقهای و داخلی را برای ختم بحران افغانستان از طریق مذاکره و مسالمتآمیز نادیده گرفته، بلکه توصیهها و مشورههای بینالمللی در این خصوص را هم نوعی مداخله در امور داخلی کشور پنداشته است.
به نظر میرسد این گونه تلقی طالبان از بحث قدرت و حکومت در افغانستان و تلاش برای یکسانسازی جامعه متکثر کشور علاوه بر این که باعث تداوم و پیچیدگی بحران خواهد شد زمینهها را برای شکلگیری منازعات و سناریوهای خطرناکتر دیگر هم فراهم خواهد کرد.
فراموش نکنیم که افغانستان امروزی در معرض تهدیدهای بیشمار تروریستی، جنگهای فرسایشی و چند دستگی اجتماعی قرار دارد که از همین اکنون اگر فکری به این گونه مسایل نشود ممکن فردا مجالی برای رسیدگی به این تهدیدها وجود نداشته باشد.
بخش عمده مشکل افغانستان به نبود یک ساختار سیاسی-ملی بر میگردد که سالهاست جامعه افغانستان را از درون متلاشی کرده و تنها مردم هزینه کمرشکن آن را به دوش میکشند. در نبود چنین ساختاری آمد و رفت هر نظامی هم نهتنها که نمیتواند گره از کار فروبسته کشور بگشاید بلکه هزینهها و فرصتهای داخلی، منطقهای و بینالمللی را نیز یکی پی دیگری هدر میدهد.
با این همه، اکنون نوبت طالبان است که با درک ضرورتهای مهم و سرنوشتسازی که کشور را اینروزها احاطه کرده، این تفکر را به منصه عمل بگذارند که نمیتوان با یکجانبهگرایی و حذف دیگران افغانستان را به جزیره خوشبختی برای خود تبدیل کرد. تجربه حداقل نیم قرن اخیر در این سرزمین ثابت کرده که حل بحران افغانستان فقط با روش عقلانی و مسالمتآمیز و پذیرش یکدیگر امکانپذیر خواهد بود.