با تسلط طالبان، تمامی ساختارهای انتخاباتی و نهادهای مدنی منحل شده و مردم از حق مشارکت در تصمیمگیریهای سیاسی محروم گردیدهاند. در حالیکه جهان بر ارزشهایی چون عدالت، آزادی و قانونمداری تأکید میکند، افغانستان شاهد عقبگردی تاریخی است که به گفته کارشناسان، مشروعیت نظام حاکم را بهطور جدی زیر سؤال برده است.
نثار احمد شیرزی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با برنامه فانوس از تلویزیون معمار میگوید:
«در تاریخ افغانستان هیچگاه دموکراسی واقعی وجود نداشته است. نه در دوران شاهی، نه جمهوریت و نه امروز. همه نظامها بر اساس منافع گروهی و استخباراتی شکل گرفتهاند، نه خواست واقعی مردم.»
او میافزاید طالبان از مفهوم «شورا و مشورت» در اسلام سخن میگویند، اما در عمل هیچ سازوکار مشارکتی وجود ندارد و تصمیمگیریها به صورت انحصاری و غیرشفاف انجام میشود. به باور وی، حتی مفهوم «شورا» که طالبان از آن یاد میکنند، نمایانگر اراده مردم نیست بلکه ابزاری برای تحکیم قدرت است.
شیرزی با اشاره به محدودیتهای گسترده بر زنان، جوانان و نخبگان هشدار میدهد که این سیاستها مشروعیت داخلی طالبان را تضعیف و آینده سیاسی کشور را به بحران میکشاند:
«طالبان با بستن درهای آموزش، اشتغال و آزادی بیان، افغانستان را از مسیر مدنیت و توسعه دور کردهاند. قطع اینترنت، حذف آموزشهای مدرن و گسترش فقر، نشانگر حکومتداری بر مبنای جهل و ترس است.»
او همچنین از گسترش فعالیت بیش از ۲۰ گروه تروریستی در خاک افغانستان ابراز نگرانی کرده و میگوید:
«منابع مالی این گروهها از عواید ملی، گمرکها و کمکهای بشردوستانه تأمین میشود؛ و این تهدید نهتنها علیه مردم افغانستان، بلکه علیه کشورهای منطقه است.»
به باور کارشناسان، تداوم چنین وضعیتی افغانستان را در معرض فروپاشی اجتماعی و بحران امنیتی قرار میدهد. در حالی که جامعه جهانی بر تقویت مردمسالاری تأکید دارد، بسیاری از ناظران معتقدند همین قدرتها در شکلگیری بحران کنونی افغانستان نقش مستقیم داشتهاند.
در پایان، بازگشت دموکراسی در افغانستان نیازمند بیداری عمومی، نقشآفرینی نخبگان، و مطالبهگری مدنی است؛ زیرا هیچ نظامی بدون مشارکت مردم، عدالت اجتماعی و احترام به حقوق انسانی، پایدار نخواهد ماند.