بخش زنان سازمان ملل متحد در تازهترین گزارش خود، وضعیت حقوق زنان در افغانستان را «فاجعهآمیز» توصیف و اعلام کرده است که بیش از ۸۰ درصد از زنان جوان در کشور، به دلیل محدودیتهای طالبان از حق آموزش و اشتغال محروم شدهاند. این گزارش تأکید دارد که افغانستان از نظر برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان، در میان کشورهای جهان بهشدت عقب مانده است. سازمان ملل خاطرنشان کرده است که تاکنون بیش از ۸۰ فرمان توسط رهبر طالبان صادر شده که مستقیماً حقوق اساسی زنان را هدف قرار دادهاند و زنان را از فعالیتهای اجتماعی، آموزشی و شغلی بازداشتهاند.
در کنار این گزارش، شبکه پژوهشی و دادخواهی زنان و کودکان نیز با انتشار گزارشی جامع تحت عنوان «تأثیر فرمانهای طالبان بر زنان و دختران در افغانستان» هشدار داده است که بیش از ۹۰ درصد زنان افغان پس از روی کار آمدن دوباره طالبان، شغل خود را از دست دادهاند. این پژوهش که در ۱۰ ولایت کشور انجام شده، ابعاد عمیقتر بحران را نشان میدهد؛ از تجربه خشونتهای جسمی، روانی، اقتصادی و جنسی گرفته تا محدودیتهای شدید اجتماعی. یافتههای این تحقیق همچنین گواه آن است که اکثریت زنان افغان خواهان آموزش دختران هستند، موضوعی که ادعای طالبان درباره موانع فرهنگی را بیاعتبار میسازد.
سیاستهای زنستیزانه نه صرفاً نوعی سرکوب حقوق فردی، بلکه بخشی از یک پروژه نظاممند برای حذف زنان از عرصه عمومی و اجتماعی افغانستان است؛ پروژهای که نه بر پایه آموزههای دینی که بر بنیان انحصار قدرت و نگاه قبیلهای به زن و جامعه شکل گرفته است. این محدودیتها در حقیقت به معنای حذف نیمی از ظرفیت انسانی کشور از چرخۀ توسعه، پیشرفت و بازسازی است؛ امری که نه تنها تهدیدی برای زنان، بلکه ضربهای جبرانناپذیر به ساختار اقتصادی و اجتماعی کل افغانستان به شمار میرود.
با حذف زنان از عرصههای آموزشی، اقتصادی و اجتماعی، جامعه افغانستان در حال ورود به چرخهای باطل از فقر، جهل، خشونت و عقبماندگی است. کودکان بدون مادران تحصیلکرده، زنان بدون استقلال اقتصادی، و نسلهای آینده بدون الگوی زنانه فعال، همه در دل این بحران پرورش مییابند. برخلاف ادعای طالبان، جامعه افغانستان بهطور گسترده از آموزش زنان حمایت میکند؛ اما این حمایت مردمی در غیاب ساختار سیاسی پاسخگو و حاکمیتی مردسالار، به حاشیه رانده شده است.
واقعیت تلخ این است که بدون حضور مؤثر، آزادانه و برابر زنان، افغانستان نه به صلح پایدار دست خواهد یافت و نه به توسعهای معنادار. جامعهای که نیمی از اعضای خود را در انزوا نگه دارد، در حقیقت خود را از ظرفیتهای انسانی، فکری و اقتصادیاش محروم ساخته است. صلح، ثبات و پیشرفت، از دل عدالت و مشارکت برمیخیزد، و هیچ صلحی در کشوری که زنانش در اسارت تبعیض و ترس زندگی میکنند، دوام نخواهد داشت. جامعه جهانی باید صدای زنان افغان را نه فقط بشنود، بلکه آن را در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها جدی بگیرد. افغانستانِ بدون زن، افغانستانِ بدون آینده است.