اعترافات تلخ؛ آیا پاکستان در دوراهی چرخش استراتژیک قرار دارد؟

خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، بار دیگر با واکنشی تند نسبت به موج ناامنی‌ها و بی‌ثباتی‌های فزاینده در کشورش، ریشه این بحران چندلایه را در سیاست‌های اشتباه و کوتاه‌بینانه اسلام‌آباد جستجو کرده است.
اعترافات تلخ؛ آیا پاکستان در دوراهی چرخش استراتژیک قرار دارد؟

اعترافات اخیر این مقام ارشد نظامی پاکستان درباره ریشه‌های بحران امنیتی کنونی، بیش از آنکه واکنش به یک موقعیت عارضی باشد، نشانگر درک تلخ از عواقب دهه‌ها سیاست‌گذاری کوتاه‌بینانه است. آصف با اشاره به رویکرد دوستانه با رهبران طالبان و میزبانی از آنان، در واقع به بخشی از استراتژی «عمق استراتژیک» اشاره می‌کند که پاکستان را از کانون بحران‌آفرینی به قربانی بحران تبدیل کرده است. این اظهارات که با لحنی انتقادی نسبت به سیاست‌گذاران سابق آن کشور مطرح شده، حاکی از آن است که برخی بخش‌های نظام قدرت در اسلام‌آباد به تدریج در حال بازاندیشی در میراث سنگین گذشته هستند.

آصف در مصاحبه‌ای پیشین با اسکای‌نیوز نیز به صراحت اعتراف کرده بود که پاکستان سه دهه است برای امریکا و غرب «کارهای کثیف» انجام می‌داده است.

این اعتراف، ابعاد عمیق‌تری از معضل را آشکار می‌سازد؛ پاکستان نه تنها در پی منافع ملی خود، بلکه به عنوان پیمانکار امنیتی قدرت‌های بزرگ، دست به بازی‌های خطرناکی زده که امروز هزینه آن را به صورت تشدید تروریزم، بی‌ثباتی اقتصادی و انزوای بین‌المللی می‌پردازد.

افزون بر این، پاکستان طی سه دهه گذشته، افغانستان را صحنه آزمایش سیاست‌های نیابتی خود قرار داد و بر این باور بود که بی‌ثباتی همسایه شرقی می‌تواند به عمق استراتژیک در مقابل هند بدل شود. این رویکرد، که بر پایه حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی و تقویت نیروهای افراطی استوار بود، اکنون به صورت بومرنگ به سوی خود پاکستان بازگشته است. با این حال، مقام‌های پاکستانی اکنون در حقیقت به چرخه معیوبی اذعان می‌کنند که نه تنها افغانستان بلکه خود پاکستان را نیز در مسیر فروپاشی امنیتی قرار داده است.

بیشتر بخوانید:  «آنکه باد بکارد طوفان درو خواهد کرد»؛ چرا ناامنی در پاکستان گسترش یافت؟

مهم‌تر از همه، این اعترافات در بستر شکننده‌شدن روابط میان اسلام‌آباد و کابل مطرح می‌شود. مسدود شدن گذرگاه‌های مرزی، توقف معاملات تجاری و تنش‌های روزافزون، نشان می‌دهد که پاکستان حتی بر گروهی که خود در تقویت آن سهم داشت، کنترلی ندارد. این وضعیت نشان می‌دهد که سیاست حمایت از بنیادگرایی، فاقد مکانیزم کنترل پایدار است و به ناگزیر به فروپاشی دستگاه امنیتی حامی منجر می‌شود.

پاکستان امروز در میانه بحرانی چندلایه قرار دارد که خود معمار اصلی آن بوده است. ادعای آصف مبنی بر تلاش هند برای بی‌ثبات‌سازی پاکستان از طریق افغانستان، در حالی مطرح می‌شود که خود پاکستان دهه‌ها همین سیاست را علیه همسایگان خود پیاده کرده است. این تناقض، نشانگر ناتوانی در پذیرش مسئولیت کامل و گرایش به برون‌سپاری مشکلات است. آنچه مسلم است، پاکستان باید درک کند که ثبات افغانستان نه تهدید، بلکه پیش‌شرط امنیت خود اوست و ادامه سیاست‌های گذشته، جز تعمیق منجلاب بحران، حاصلی نخواهد داشت.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x