از نوفل لوشاتو تا قدس

در این نوشتار، با مروری بر ابعاد مختلف شخصیت امام و تأکید بر نقش محوری ایشان در مبارزه با استکبار جهانی به‌ویژه صهیونیسم، خواهیم دید که چگونه اندیشه‌های وی الهام‌بخش نه‌تنها انقلاب اسلامی ایران، بلکه مقاومت جهانی در برابر ظلم و اشغالگری بوده‌اند
از نوفل لوشاتو تا قدس

شخصیت چندبعدی امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره) تنها یک رهبر سیاسی نبود، بلکه یک شخصیت بی‌بدیل در تاریخ معاصر است که دین، سیاست، فلسفه، و مقاومت را در قالبی نوین و کارآمد برای جهان امروز تبیین کرد. در این نوشتار، با مروری بر ابعاد مختلف شخصیت امام و تأکید بر نقش محوری ایشان در مبارزه با استکبار جهانی به‌ویژه صهیونیسم، خواهیم دید که چگونه اندیشه‌های وی الهام‌بخش نه‌تنها انقلاب اسلامی ایران، بلکه مقاومت جهانی در برابر ظلم و اشغالگری بوده‌اند؛ الگویی که امروز توسط آیت‌الله خامنه‌ای با همان صلابت و عمق ادامه یافته و در حمایت از آرمان فلسطین و بیداری اسلامی، به‌ویژه در میان ملت‌هایی چون افغانستان، تأثیرگذار بوده است.

چهاردهم جوزا، سالروز رحلت امام خمینی (ره) تنها یک روز تقویمی نیست، بلکه لحظه‌ای است برای بازاندیشی در مورد نقش مردی که مسیر تاریخ ایران و حتی جهان اسلام را دگرگون کرد. امام خمینی نه صرفاً بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، بلکه معمار نوعی اندیشه و سیاست اخلاقی بود که در آن، مقاومت در برابر ظلم، نفی سلطه‌طلبی، و دفاع از مظلوم جایگاهی محوری دارد. شخصیت ایشان درهم‌تنیدگی عمیقی از عرفان، فلسفه، فقه، و سیاست بود که با نگاهی خردورزانه و اخلاق‌مدار، جهان را به بازنگری در مفاهیم سنتی قدرت، مشروعیت، و آزادی فراخواند.

از نوفل لوشاتو تا قدس

شخصیت امام خمینی در پیوندی بی‌سابقه میان عرفان نظری، فقه سیاسی، و کنش انقلابی شکل گرفت. او از یک‌سو، فقیهی اصولی و آشنا به عمق سنت‌های دینی بود و از سوی دیگر، فیلسوفی آگاه به بحران‌های مدرنیته و استعمار. وی با حضور فعال در صحنه مبارزه علیه رژیم پهلوی و سپس استکبار جهانی، نظریه‌اش را در میدان واقعیت به آزمون گذاشت. امام خمینی نه تنها اندیشه را تولید کرد، بلکه آن را در میدان عمل به یک انقلاب بدل ساخت.

مبارزه با صهیونیسم و حمایت از فلسطین

از آغاز نهضت اسلامی، امام خمینی (ره) صراحتاً دشمن اصلی امت اسلامی را نه در اختلافات مذهبی، بلکه در سلطه‌طلبی نظام سلطه و صهیونیسم بین‌الملل می‌دانست. او با شجاعت اعلام کرد که اسرائیل «غده سرطانی» در پیکر اسلام است، و از همان آغاز، مقابله با این رژیم را نه صرفاً یک مسئولیت سیاسی، بلکه وظیفه‌ای اسلامی و انسانی دانست.

وی بارها تکرار کرد که فلسطین، مسأله نخست دنیای اسلام است، زیرا در آن، ترکیبی از اشغال، تبعیض نژادی، نسل‌کشی، و تحقیر ملت‌ها صورت می‌گیرد. به همین جهت، حمایت از مقاومت فلسطین صرفاً حمایت از یک ملت مظلوم نبود، بلکه بخشی از پروژه جهانی «مقاومت با استکبار» بود.

تداوم راه امام توسط آیت‌الله خامنه‌ای

پس از رحلت امام، تداوم اندیشه‌ و راه او با صلابت و عمق بیشتری توسط آیت‌الله خامنه‌ای پیگیری شد. ایشان نه‌تنها خطوط اصلی تفکر امام را حفظ کردند، بلکه با ورود به عرصه‌های نوین رسانه، دیپلماسی مقاومت، و سیاست‌گذاری فرهنگی، آن را گسترش دادند.

در خصوص موضوع فلسطین، مواضع رهبر انقلاب همان‌قدر صریح، بلکه نظام‌مندتر و استراتژیک‌تر از دوران امام ادامه یافت. از تأکید مکرر بر «نابودی اسرائیل از نقشه جغرافیا» تا حمایت عملی و راهبردی از محور مقاومت در لبنان، غزه، و حتی یمن و عراق، آیت‌الله خامنه‌ای نشان دادند که راه امام نه فقط زنده است، بلکه به الگویی جهانی برای عدالت‌خواهان تبدیل شده است.

از نوفل لوشاتو تا قدس

تأثیر بر ملت‌های منطقه از جمله افغانستان

ملت‌هایی مانند مردم افغانستان، که همواره در معرض استعمار، خشونت و بی‌عدالتی بوده‌اند، در اندیشه امام و رهبر انقلاب اسلامی، الگوی تازه‌ای از رهایی را پیدا کردند. الگویی که نه بر قوم‌گرایی یا ملی‌گرایی کور، بلکه بر پایه عدالت، وحدت امت، و مقاومت مردمی بنا شده است.

در سال‌های اخیر، حضور فرهنگی و فکری جمهوری اسلامی ایران در افغانستان و سایر نقاط، از طریق نهادهای علمی، رسانه‌ای، و فکری، اندیشه‌های امام و رهبر معظم را به الگویی برای جوانان مسلمان و عدالت‌خواه بدل کرده است؛ الگویی که جایگزین ناامیدی و انفعال شده است.

احیای اندیشه امام برای آینده

امام خمینی (ره) نه‌فقط یک رهبر دینی یا سیاسی، بلکه معمار تمدنی جدید بود که اسلام را از حاشیه به متن تاریخ معاصر بازگرداند. مبارزه او با استکبار، مخصوصاً رژیم صهیونیستی، تبلور عینی ایمان، عقلانیت، و شجاعت بود. امروز، تداوم این خط توسط آیت‌الله خامنه‌ای، به ویژه در حمایت بی‌قید و شرط از ملت فلسطین و محور مقاومت، نشان می‌دهد که انقلاب اسلامی نه یک حادثه، بلکه یک جریان زنده و پویاست.

این اندیشه‌ها، که بر پایه عدالت، کرامت انسانی، و وحدت اسلامی استوار است، توانسته‌اند الهام‌بخش ملت‌هایی مانند مردم افغانستان شوند که در جست‌وجوی هویت، آزادی و مقاومت در برابر سلطه هستند. در این میان، سالروز رحلت امام نه تنها فرصت یادآوری، بلکه فرصتی برای احیای دوباره ایمان به راهی است که او آغاز کرد و امروز همچنان زنده است.

نویسنده: م. کهریزنوی

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط