گزارش تازه موسسه پژوهشهای بینالمللی صلح استکهلم (سیپری) نشان میدهد که درآمد صد شرکت بزرگ تسلیحاتی جهان در سال ۲۰۲۴ به ۶۷۹ میلیارد دالر رسیده؛ رقمی که بالاترین سطح تاریخی را ثبت کرده است.
در این میان، چهار شرکت آلمانی به تنهایی بیش از یکسوم افزایش درآمد را تجربه کردهاند؛ جهشی که بیارتباط با جنگهای اوکراین و غزه نیست. این آمار، بازتاب واقعیتی تلخ است مبنی بر این که جهان امروز کمتر به دیپلماسی و بیشتر به زبان سلاح روی آورده است؛ وضعیتی که هر انفجار، هر موشک و هر گلوله، سهام شرکتهای تسلیحاتی را بالاتر میبرد.
این چرخه اقتصادی بر محور تناقضی آشکار میچرخد. در حالی که اروپا و امریکا خود را مدافعان صلح و دموکراسی مینامند، شرکتهای تسلیحاتی این قارهها بیشترین بهره را از ناامنی جهان میبرند. تقریباً همه ۲۶ شرکت اروپایی حاضر در فهرست سیپری، رشد ۱۳درصدی فروش را تجربه کردهاند. لاکهید مارتین امریکایی همچنان بر صدر این فهرست تکیه زده و از ویرانیهای غزه و اوکراین، سود انباشته میکند.
این جغرافیای تولید و مصرف، پرسشی اساسی را مطرح میسازد که چرا آسیا و خاورمیانه با کمترین تولید، بیشترین مصرفکننده سلاح هستند؟ پاسخ در سیاستهای جنگافروزانهای نهفته است که حداقل نیمقرن اخیر را رقم زدهاند. افغانستان نمونهای بارز از این معادله خونین است. چهار دهه جنگ، این کشور را به بازاری پایدار برای تسلیحات سبک و مهمات تبدیل کرد.
افغانستان در دو دهه گذشته همواره در میان ده واردکننده برتر تسلیحات جهان بوده است. این پایداری، افغانستان را به آزمایشگاه زندهای تبدیل کرده که در آن، شرکتهای بزرگ غربی و شرقی، تکنولوژیهای جدید را آزمایش میکنند و سود میبرند.
تضاد این است که قدرتهای غربی، جغرافیای جنگ را در نقاط حساس جهان انتخاب میکنند تا همزمان، بیثباتی ایجاد کنند و از آن سود ببرند. این شرکتها، همگام با سیاستهای رسمی دولتهای خود، نقشی فزاینده در تقویت چرخه اقتصادی غرب ایفا میکنند. از یک سو، تنور جنگ را در دیگر نقاط جهان گرم نگه میدارند و از سوی دیگر، پول ماحصل از این تجارت خونین را به جیب میزنند.
با این حال، افق آینده، تصویری ناامیدکننده از جهانی ترسیم میکند که در آن، دیپلماسی به فراموشی سپرده شده و زبان سلاح، تنها گفتمان باقیمانده است. تا زمانی که سودآوری جنگ بر هزینه صلح پیشی گیرد و شرکتهای تسلیحاتی، سهامدارانی قدرتمندتر از وجدان بشری داشته باشند، این چرخه خونین ادامه خواهد یافت. دنیا با هر انفجاری که در افغانستان، غزه، اوکراین یا هر نقطهای دیگر از کرهی زمین رخ میدهد، قدمی دیگر از صلح پایدار فاصله میگیرد، در حالی که شرکتها و قدرتهایی که از جنگ سود میبرند، به تداوم این وضعیت علاقهمندند.


