برنامه جهانی غذا سازمان ملل متحد در تازهترین گزارش خود، افغانستان را در زمره شش کشور جهان قرار داده که در معرض خطر قحطی و گرسنگی شدید قرار دارند.
این هشدار در حالی صادر میشود که کاهش چشمگیر کمکهای بشردوستانه بینالمللی، سایه سنگین بیامنیتی غذایی را بر سر میلیونها افغان سنگینتر کرده است. آنچه این وضعیت را به بحرانی فراگیر تبدیل میکند، همزمانی آن با فصل زمستان است؛ فصلی که همواره آسیبپذیری اقشار محروم را در مناطق دورافتاده چندین برابر میکند.
بر اساس گزارش این نهاد بینالمللی، حدود ۱۴ میلیون نفر در افغانستان و پنج کشور دیگر تا پایان سال جاری میلادی تنها یک گام با قحطی فاصله دارند. در افغانستان، نه و نیم میلیون نفر با ناامنی غذایی حاد روبهرو هستند؛ رقمی که روند صعودی آن نگرانی عمیقی را برانگیخته است.
برنامه جهانی غذا اعلام کرده که تنها میتواند به ۸ درصد از اهداف خود برای پاسخگویی به نیازهای بشری در زمستان پیشرو دست یابد. این شکاف عظیم میان نیاز و امکانات، نشاندهنده عمق فاجعهای است که در حال شکلگیری است.
ریشههای این بحران در لایههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نهفته است. بیکاری گسترده بهعنوان عامل اصلی، توان خانوادهها را در تأمین معیشت روزانه سلب کرده است.
کاهش چشمگیر کمکهای بینالمللی پس از تغییرات سیاسی سال ۲۰۲۱، منابع مالی حکومت و سازمانهای بشردوستانه را به شدت محدود ساخته است. تحریمهای اقتصادی و عدم سرمایهگذاریهای کلان خارجی و داخلی نیز بر این وضعیت افزوده و چرخه اقتصاد کشور را تقریباً متوقف کرده است.
در چنین شرایطی، آسیبپذیرترین اقشار جامعه از جمله زنان، کودکان و ساکنان مناطق روستایی دورافتاده بیشترین بار این بحران را بر دوش میکشند.
نزدیک شدن به فصل زمستان، ابعاد تازهای به این بحران میافزاید. سرمای شدید، قطع راههای ارتباطی در برخی مناطق کوهستانی و افزایش هزینههای گرمایش و غذا، فشار مضاعفی بر خانوادههای نیازمند وارد میکند.
بسیاری از این خانوادهها که در ماههای گذشته به سختی روزگار میگذراندند، اکنون در آستانه فروپاشی کامل اقتصادی خود قرار دارند. در چنین شرایط بحرانی، دسترسی به کمکهای غذایی نه یک امتیاز که یک ضرورت حیاتی است.
راهحل این معضل پیچیده، نیازمند رویکردی جامع و چندبعدی است. اتخاذ تدابیر فوری از سوی حکومت کنونی در جلب همکاریهای بینالمللی و تسهیل فعالیت سازمانهای بشردوستانه، میتواند گام نخست باشد.
ایجاد فرصتهای شغلی از طریق پروژههای کوچک و متوسط، توانمندسازی اقتصادی خانوادهها و تقویت نظامهای حمایتی اجتماعی، از جمله اقداماتی هستند که میتوانند در میانمدت اثرات مثبتی داشته باشند. همچنین، ایجاد شفافیت در توزیع کمکها و اطمینان از رسیدن آنها به نیازمندان واقعی، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
افغانستان در یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد. نادیده گرفتن این هشدارها نه تنها به تشدید رنج انسانی منجر خواهد شد، بلکه پیامدهای اجتماعی و سیاسی بلندمدتی را نیز به همراه خواهد داشت.
جامعه بینالمللی و حکومت کنونی باید با مسئولیتپذیری و جدیت بیشتری به این بحران نگاه کنند. زمان برای عمل، اکنون است؛ پیش از آنکه شمار قربانیان گرسنگی از آماری نگرانکننده به فاجعهای انسانی تبدیل شود.