تصمیمات طالبان در محدودسازی فعالیت زنان در نهادهای بینالمللی، اقدامی دیگر در جهت انزوای زنان به شمار می رود که آنان را به سوی چالشی جدی سوق داده است. این محدودیتها فراتر از جنبههای حقوق بشری، یک پیام روشن دارند و آن هم بازگرداندن جامعه به مدلی نارکارآمد و منزوی که در آن نیمی از جمعیت، با محرومیت مواجه گردیده اند.
اما نکته قابل تأمل این است که این تصمیمات، بیش از آنکه قدرت طالبان را تثبیت کند، شکافهای عمیقتری را در ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور ایجاد خواهد کرد. حذف زنان از عرصههای کاری و اجتماعی، تنها یک سیاست جنسیتی نیست؛ بلکه حرکتی است که عملاً توانایی جامعه را برای بازسازی، مدیریت بحرانهای انسانی و حتی بقا تضعیف میکند. افغانستان، که پیش از این نیز با فقر ساختاری و وابستگی شدید به کمکهای بینالمللی دستوپنجه نرم میکرد، اکنون با خطر جدی تر مواجه گردیده است.
از نگاه فرهنگی، این تصمیمات بر شکافهای عمیق نسلی دامن خواهد زد. نسل جوان، که با آرمانهایی از آزادی و برابری رشد یافته است، اکنون با وضعیتی مواجه میشود که نه تنها فرصتهایش محدود شده، بلکه رؤیاهایش نیز مصادره میگردد. این نسل، که میتوانست نیروی محرکهای برای تغییر و توسعه باشد، به یک قربانی خاموش تبدیل میشود؛ قربانی سیاستهایی که ریشه در هراس از تحول دارند.
اما پیامدهای این سیاستها به اینجا ختم نمیشود. جامعهای که زنانش را از فعالیت محروم میکند، عملاً نیمی از سرمایه انسانی خود را به حاشیه میبرد. زنان، بهویژه در جوامع سنتی، پلهای ارتباطی مهمی میان نهادهای کمکرسان و خانوادهها هستند. حذف آنها به معنای قطع این ارتباط و در نهایت، افزایش بیعدالتی و نابرابری در دسترسی به منابع است.
طالبان با چنین رویکرد، نه تنها افغانستان را از مسیر توسعه منحرف میکنند، بلکه در سطحی عمیقتر، نوعی از فروپاشی روانی را بر جامعه تحمیل میکنند. زنان افغانستان دیگر صرفاً قربانیان یک سیاست جنسیتی نیستند؛ آنها به نماد یک مقاومت خاموش تبدیل شدهاند، مقاومتی که دیر یا زود، در قالب نارضایتیهای اجتماعی، مهاجرتهای گسترده یا حتی شورشهای داخلی بروز خواهد کرد.
آینده زنان افغانستان در این مسیر، چیزی جز یک تلاش خستگیناپذیر برای بازپسگیری حق حیات و مشارکت نیست. اما این امر، تنها در صورتی به موفقیت خواهد رسید که جهان نه با انفعال، بلکه با برنامهای دقیق و هماهنگ، حمایت از حقوق زنان و مشارکت آنها در جامعه را بهعنوان اولویتی غیرقابل چشمپوشی دنبال کند. در غیر این صورت، افغانستان نه تنها زنان، بلکه هویت و آینده خود را نیز از دست خواهد داد.