پیش از این هم بارها شماری از سیاسیون و نخبگان شیعه در صحبتهایی خواستار توجه حکومت طالبان به خواستهای شیعیان شده و از عدم تامین حقوق آنها انتقاد کردهاند.
این خواستها درحالی مطرح میشوند که در نزدیک به سه سال حکومتداری طالبان در افغانستان شیعیان نقش چندانی در ساختار حکومتی و سیاسی در کشور نداشته و در حاشیه بوده است.
هرچند در این مدت برخی چهرهها و شخصیتهای شیعه دیدارها و نشستهای زیادی با مقامات طالبان برای پیگیری مطالبات و خواست هایشان داشتهاند، اما گفته میشود تاهنوز هیچیک از این نشستها نتیجه عملی در پی نداشته است.
گذشته از این، تسلط دوباره طالبان بر افغانستان سبب شد که شیعیان حتی همان حقوق و آزادی قبلیشان را نیز از دست بدهند. حذف رسمیت مذهب شیعه، ممنوعیت تدریس فقه جعفری در دانشگاههای مناطق شیعهنشین و نبود شیعیان در ساختارهای بلند حکومتی و تصمیمگیری همه و همه مواردیاند که گام به گام در حکومت فعلی اتفاق افتاده است.
چنین وضعیتی مدتهاست این گمانهزنیها را به میان آورده که طالبان در کنار تبعیض جنسیتی و قومی، تبعیض سازمانیافته مذهبی را نیز در دستور کار خود قرار داده و تمایلی برای مشارکت شیعیان در ساختار حکومت ندارند.
این همه درحالی اتفاق میافتد که شیعیان افغانستان حدود یک سوم جمعیت افغانستان را شکل میدهد و در طول تاریخ حضور غیرقابل انکاری در دفاع از وطن و ارزشهای اسلامی در برابر متجاوزین و دشمنان مردم افغانستان داشته اند. آنها از مبارزه در برابر قوای استعماری انگلیس گرفته تا ایستادگی در برابر قشون سرخ نقش چشمگیری در استقلال و آزادی کشور داشته اند.
از همین رو، کارشناسان زیادی در سالهای اخیر بارها تاکید کردهاند که ادامه سیاستهای تبعیضآمیز و نادیدهانگاری جمعیت میلیونی شیعیان از دید نظام و حاکمان فعلی عواقب زیانباری در پی خواهد داشت و فاصله میان مردم و حکومت را بیش از پیش افزایش خواهد داد.
همزمان با اینکه شیعیان عملا از صحنه قدرت حذف شده و محدودیتها و تبعیضهایی را نیز در حاکمیت فعلی عملا تجربه میکنند، برخی از سران و مقامات طالبان اما در اظهارنظرهای عمومیشان بر رعایت عدالت قومی و مذهبی، خدمتگذاری، برابری و موارد لفظی دیگر از این قبیل تاکید میکنند؛ حالانکه مردم شیعه انتظار دارند چنین شعارها در عمل دیده شوند و حقوق شیعیان براساس قوانین انسانی و اسلامی در کشور تامین گردد.