آیا زمان فروپاشی قلعه صهیونیسم فرا رسیده؟

با تداوم حماقت‌ها و ماجراجویی‌های رژیم نتانیاهو، منطقه به لبه پرتگاه جنگی تمام‌عیار نزدیک شده است. حمله به خاک ج.ا.ایران، یعنی بازی با آتش؛ آتشی که ممکن است از مرزهای فلسطین و لبنان فراتر رود و حتی مراکز حساس اسرائیل را در عمق سرزمین‌های اشغالی به خاکستر بدل کند. مسئولیت این جنگ بالقوه، مستقیماً متوجه رژیم صهیونیستی کودک کش است؛ رژیمی که از ابتدای تأسیسش با جنگ، کشتار و آوارگی زاده شد و هنوز به همان زبان سخن می‌گوید.
آیا زمان فروپاشی قلعه صهیونیسم فرا رسیده؟

حمله اسرائیل به خاک ایران، حمله به یک کشور عضو سازمان ملل، نه‌تنها نقض آشکار قوانین بین‌المللی و حاکمیت ملی ایران بود، بلکه یک اقدام تروریستی سازمان‌یافته بود که به شهادت رسیدن فرماندهان نظامی، دانشمندان و مردم بی‌گناه، از جمله کودکان و زنان را در پی داشت. این حمله، با حمایت سیاسی-نظامی امریکا و متحدان غربی‌اش، نه‌فقط ایران بلکه منطقه را تا لبه‌ی آتش جنگ کشانده است. اکنون ایران حق مشروع خود را برای یک پاسخ کوبنده و حساب‌شده محفوظ می‌دارد؛ پاسخی که منطقه و اسرائیل را وارد مرحله تازه‌ای از معادلات بازدارندگی خواهد کرد.

در دنیای امروز، تعریف تروریسم دیگر به اقدامات گروه‌های غیر دولتی محدود نیست. وقتی یک دولت، در اوج نخوت نظامی و حمایت‌های فراگیر امپریالیستی، به خود اجازه می‌دهد که زیر سقف یک کشور دیگر را، آن هم مناطق مسکونی را، هدف قرار دهد، دیگر هیچ واژه‌ای جز «تروریسم دولتی» برای آن شایسته نیست. اسرائیل، با حمله مستقیم به اهداف نظامی و غیرنظامی در خاک ایران، نشان داد که همچنان به‌عنوان یک رژیم قانون‌گریز، خطرناک و بحران‌آفرین در قلب خاورمیانه عمل می‌کند. پیامدهای این حماقت ها نه ‌تنها دامن اسرائیل را خواهد گرفت، بلکه می‌تواند امنیت جهانی را نیز تهدید کند.

حمله‌ رژیم صهیونیستی به خاک ج.ا.ایران منجر به شهادت شماری از فرماندهان برجسته سپاه پاسداران، دانشمندان هسته‌ای و شماری از شهروندان بی‌دفاع ایران شد. مناطق مسکونی بمباران‌شده و پیکر بی‌جان زنان و کودکان، لکه‌ی ننگی است بر جبین دنیای مدعی حقوق بشر. این اقدام نه‌تنها نقض صریح منشور ملل متحد و اصول بنیادین روابط بین‌الملل بود، بلکه یک اقدام «تروریستی تمام‌عیار» با اهداف جنگ‌افروزانه تلقی می‌شود.

آیت‌الله سید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، با صراحت از «انتقامی سخت» سخن گفتند و وعده داده است که «رژیم مجرم باید مجازات شود». این پیام، فقط یک هشدار سیاسی نیست، بلکه اعلان آمادگی تمام‌عیار نظامی کشوری است که در سال‌های اخیر توانسته به یکی از پنج قدرت موشکی دنیا بدل شود.

در طول چهل‌وشش سال گذشته، ملت و دولت‌مردان جمهوری اسلامی ایران بارها نشان داده‌اند که حتی در دشوارترین شرایط جنگی و امنیتی، تصمیم‌گیری‌هایشان نه از روی احساس، بلکه بر پایه عقلانیت، درایت سیاسی و محاسبه‌ی دقیق راهبردی است. تجربه‌ی جمهوری اسلامی ایران نشان داده که پاسخ‌هایش همواره نه صرفاً برای تلافی، بلکه برای بازگرداندن توازن قدرت و تثبیت اقتدار در منطقه بوده است. این مسیر حکیمانه، برگرفته از رهبری شخصیتی چون آیت‌الله خامنه‌ای است؛ رهبری که با بینش ژرف و حکمت ریشه‌دار، همواره کشورش را از بحران‌های بزرگ، با سربلندی و استواری عبور داده است.

امروز ج.ا.ایران نه تنها توانایی پرتاب دقیق‌ترین موشک‌های بالستیک قاره‌پیما را دارد، بلکه با شبکه‌ی گسترده‌ای از متحدان در محور مقاومت – از حزب‌الله لبنان تا انصارالله یمن – میدان نبرد را به قلب تل‌آویو منتقل کرده است. سامانه‌های پدافندی اسرائیل در برابر موج‌ چندمرحله‌ای حملات موشکی، پهپادی و الکترونیکی ایران ناتوان خواهد ماند. رسانه‌ها و نهادهای نظامی رژیم صهیونیستی این را خوب می‌دانند؛ از همین روست که طی روزهای اخیر، شهرک‌نشینان به پناهگاه‌ها فراخوانده شده‌اند.

امریکا، به‌عنوان حامی بی‌قید و شرط اسرائیل، شریک مستقیم این جنایت است. واشنگتن و برخی پایتخت‌های غربی که همیشه از اسرائیل حمایت می‌کنند، باید پاسخگو باشند. این کشورها نه‌تنها قطعنامه‌های شورای امنیت را دور می‌زنند، بلکه حتی در مقابل کشتار کودکان، سکوت شرم‌آوری در پیش می‌گیرند. این حمایت، نه از اسرائیل در برابر تهدید، بلکه از جنایت در برابر عدالت پشتیبانی می‌کند.

با تداوم حماقت‌ها و ماجراجویی‌های رژیم نتانیاهو، منطقه به لبه پرتگاه جنگی تمام‌عیار نزدیک شده است. حمله به خاک ج.ا.ایران، یعنی بازی با آتش؛ آتشی که ممکن است از مرزهای فلسطین و لبنان فراتر رود و حتی مراکز حساس اسرائیل را در عمق سرزمین‌های اشغالی به خاکستر بدل کند. مسئولیت این جنگ بالقوه، مستقیماً متوجه رژیم صهیونیستی کودک کش است؛ رژیمی که از ابتدای تأسیسش با جنگ، کشتار و آوارگی زاده شد و هنوز به همان زبان سخن می‌گوید.

اگر رژیم کودک کش امروز به ایران حمله کرده است؛ فردا ممکن است مجدداً به سوریه، لبنان و یمن حمله کنند، یا حتی کشوری در آسیای میانه باشد. جهان اسلام، اگر همچنان در خواب غفلت بماند، باید منتظر باشد تا رژیم صهیونیستی، با چراغ سبز امریکا، دایره‌ جنایات خود را گسترش دهد. اکنون، نه تنها ایران بلکه هر ملت عدالت‌طلبی، باید این پیام را بدهد که دوره‌ی بی‌پاسخی به جنایت تمام شده است.

پاسخ ج.ا.ایران به این جنایت، پاسخی کوبنده، هدفمند و کشنده خواهد بود. این‌بار تهران نه فقط به دنبال تلافی، بلکه به دنبال تغییر قواعد بازی است. رژیم صهیونیستی باید بداند که دیگر پشت هیچ دیواری در تل‌آویو، حیفا یا دیمونا امن نیست. زمان انتقام است، اما انتقامی که منطقه و جهان را وارد عصر تازه‌ای از مقاومت و بازدارندگی خواهد کرد.

بگذار اسرائیل بداند: این‌بار، خشم ایران فقط طوفان نیست؛ طوفانی است که ستون‌های قلعه شیشه‌ای صهیونیسم را به لرزه درخواهد آورد.

نویسنده: دکتر لنگرزاد

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط