آموزش به سبک طالبان؛ نگاهی به چرایی حذف ده‌ها موضوع از کتاب‌های درسی مکاتب

در حالی که موضوعات حذف‌شده عمدتاً بر مفاهیم انسانی مانند وحدت، حقوق و صلح تمرکز دارند، حذف آن‌ها به معنای نادیده گرفتن تنوع فرهنگی و تاریخی افغانستان است.
آموزش به سبک طالبان؛ نگاهی به چرایی حذف ده‌ها موضوع از کتاب‌های درسی مکاتب

در روزهای اخیر، وزارت معارف طالبان اعلام کرده است که ده‌ها موضوع از کتاب‌های درسی مکاتب حذف شده‌اند، زیرا به زعم آنان، این مطالب «خلاف آموزه‌های اسلامی» و «پالیسی امارت اسلامی» تلقی می‌شوند.

این تصمیم، که فهرست آن در فضای مجازی منتشر شده، شامل موضوعاتی کلیدی مانند «حضرت علی (ع) وحدت ملی، «حقوق زن، صلح جهانی، وحدت ملی کلید خوشبختی، نقش وسایل ارتباط جمعی در زندگی مردم، مجسمه‌های بودا در بامیان و زن و جامعه» است. چنین حذف‌هایی، که ظاهراً برای حفظ ایدئولوژی حاکم صورت گرفته، نه تنها سطح آگاهی دانش‌آموزان را محدود می‌کند، بلکه نشان‌دهنده رویکردی ایدئولوژیک در برابر نیازهای آموزشی مدرن است.

این اقدام طالبان را می‌توان به عنوان نمودی از تندروی ایدئولوژیک تحلیل کرد؛ جایی که آموزش به ابزاری برای تحکیم قدرت تبدیل می‌شود.

در حالی که موضوعات حذف‌شده عمدتاً بر مفاهیم انسانی مانند وحدت، حقوق و صلح تمرکز دارند، حذف آن‌ها به معنای نادیده گرفتن تنوع فرهنگی و تاریخی افغانستان است.

برای مثال، بحث درباره مجسمه‌های بودا در بامیان، که بخشی از میراث جهانی این سرزمین است، می‌توانست دانش‌آموزان را با هویت چندلایه فرهنگی آشنا کند. اما طالبان، با اولویت دادن به تفسیر خاص خود از اسلام، این عناصر را تهدیدی برای وحدت ایدئولوژیک می‌بینند.

پیامد چنین محدودیت‌هایی بر نظام آموزشی افغانستان عمیق و چندجانبه است. سختگیری‌های ایدئولوژیک تاکنون خانواده‌های بسیاری را از ارسال فرزندان‌شان به مکاتب دلسرد کرده و منجر به کاهش نرخ ثبت‌نام، به ویژه در میان دختران، شده است.

آمارهای غیررسمی نشان می‌دهد که این سیاست‌ها، که سلیقه‌های گروهی را بر نیازهای عمومی تحمیل می‌کنند، فاصله میان حاکمیت و مردم را افزایش داده‌اند. در کشوری که با چالش‌های اقتصادی و اجتماعی روبرو است، آموزش باید ابزاری برای تقویت مهارت‌های عملی و فکری باشد، نه محلی برای سانسور.

تجربه تاریخی افغانستان گواه است که چنین تحمیل‌هایی، مانند آنچه در دوران گذشته رخ داد، اغلب به واکنش‌های معکوس اجتماعی منجر شده و اعتماد عمومی به حاکمیت را فرسوده است.

برای ارتقای کیفیت آموزش، افغانستان نیازمند الگوبرداری از نظام‌های آموزشی موفق در منطقه و جهان است؛ جایی که اولویت بر دانش علمی، مهارت‌های زندگی و تفکر انتقادی استوار است.

در مقابل، رویکرد طالبان، که بر حذف موضوعات تمرکز دارد، نه تنها دانش‌آموزان را از درک جهان معاصر محروم می‌کند، بلکه حقوق مسلم آموزشی کودکان را نقض می‌نماید.

درک مفاهیمی مانند حقوق زن و صلح جهانی، که در آموزه‌های اسلامی نیز ریشه دارند، می‌تواند به وحدت ملی واقعی کمک کند، نه اینکه به عنوان تهدید دیده شود.

در شرایط فعلی، جایی که فقر، بیکاری و نارضایتی اجتماعی اولویت‌های اصلی هستند، انگشت گذاشتن بر موضوعات آموزشی حساس، منافع ملی را آسیب می‌زند.

طالبان باید به جای محدودیت، بر رفع نیازهای انسانی تمرکز کنند و آموزش را به عنوان پلی برای رفاه عمومی ببینند. نادیده گرفتن خواست عمومی، نه تنها حاکمیت را تضعیف می‌کند، بلکه آینده نسل جوان را به مخاطره می‌اندازد. تنها با بازنگری در این سیاست‌ها، می‌توان به آموزشی فراگیر و سازنده دست یافت که افغانستان را به سوی پیشرفت سوق دهد.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط