آنچه امروز در بدخشان جریان دارد، تنها یک رویداد محلی نیست، بلکه آینهای است که چهره واقعی طالبان را در آن میتوان دید؛ چهرهای که نه نشانی از دینداری راستین دارد و نه بهرهای از اخلاق و خرد برده است. طالبان، که خود را مدافع اسلام معرفی میکنند، در حالی پیروان مذهب اسماعیلیه را به اجبار و تهدید وادار به تغییر عقیده میکنند که اساس دین، ایمان قلبی و اختیار در پذیرش باورهاست. این گروه بار دیگر نشان داد که نه از روح دین آگاه است و نه بویی از تسامح و مدنیت برده است.
طالبان با تهدید و ارعاب اقلیتهای مذهبی، نه تنها اصول اولیه آزادی دینی را نقض میکنند، بلکه از اساس، برخلاف آموزههای قرآن و سنت پیامبر اسلام (ص) گام برمیدارند. قرآن کریم به صراحت میفرماید: “لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ“ (در دین هیچ اکراهی نیست) (سوره بقره، آیه ۲۵۶).
اما طالبان، گویی که هیچ نسبتی با اسلام حقیقی ندارند، آزادی مذهبی را از مردم سلب کرده و به جای دعوت به حقیقت، شمشیر اجبار را بر گردن مردم نهادهاند.
اگر طالبان مدعی دینداریاند، پس چرا آموزههای اسلامی را زیر پا میگذارند؟ چرا به جای “حکمت و موعظه حسنه“ که قرآن برای دعوت به دین توصیه کرده (سوره نحل، آیه ۱۲۵)، دست به تهدید و خشونت میبرند؟ آیا دین اسلام، زنان و دختران را از تحصیل و کسب دانش محروم کرده است؟ آیا پیامبر اسلام (ص) آزادی مذاهب را از مردم سلب کرده بود؟ تاریخ و عقل هر دو گواهاند که اسلامِ ناب، مذهب اجبار و تحمیل نبوده است، بلکه مذهب تفکر، استدلال و اختیار بوده است.
آنچه در بدخشان رخ داده، تنها سرکوب مذهبی نیست، بلکه بخشی از سیاست گستردهتر طالبان برای تحمیل قرائت متحجرانه خود از دین بر تمام جامعه است. این گروه نهتنها اهل سنت را نمایندگی نمیکنند، بلکه با سیاستهای تنگنظرانه خود، چهرهای خشن و غیرانسانی از اسلام به جهان عرضه کردهاند.
نقض حقوق اقلیتها، سلب آزادیهای دینی و جلوگیری از تحصیل زنان، همه نشان میدهند که طالبان نه دغدغه دین دارند و نه دغدغه انسانیت. آنها در حالی از «امارت اسلامی» سخن میگویند که در عمل، هیچ نسبتی با ارزشهای اسلامی، اخلاقی و انسانی ندارند.
ما بهعنوان رسانهای مستقل و متعهد به حقیقت، سکوت در برابر این ستم آشکار را گناه میدانیم. جامعه جهانی و مردم افغانستان باید بدانند که طالبان با سیاستهای سرکوبگرانه خود، نهتنها به مذاهب دیگر، بلکه به کل جامعه ظلم میکنند. امروز صدای اسماعیلیان در بدخشان خاموش شده است، اما اگر در برابر این ظلم ایستادگی نشود، فردا نوبت دیگران خواهد بود.
طالبان اگر ادعای دینداری دارند، باید ابتدا اسلام را از نو بیاموزند؛ اسلامی که در آن “لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ” اصل است، نه زور و تهدید. ما مردم افغانستان نباید تسلیم این قرائت جاهلانه از دین شویم. دین ما، دین علم، خرد و اختیار است، نه تحمیل و تهدید.