در روزهایی که جهان در تب و تاب تغییرات بیپایان سیاسی میسوزد، خاورمیانه یک بار دیگر زیر آتش تهاجمهای بیرحمانه قرار گرفته است؛ اینبار سوریه، آن سرزمین کهن و مقاوم، مجدداً در آماج حملات بیوقفه ارتش اسرائیل است. از زمان سفر بشار اسد به روسیه، اسرائیل بیش از ۴۰۰ بار به خاک سوریه حمله کرده و با وجود اعتراضهای رسمی سازمان ملل، تجاوز به منطقه حائل میان دو کشور را نیز آغاز کرده است؛ منطقهای که بر پایه توافقی بینالمللی از سال ۱۹۷۴ باید غیرنظامی باقی میماند.
اما فاجعه، تنها در موشکهایی که بر سر مردم سوریه فرود میآید خلاصه نمیشود. فاجعه، صدای رسوای سکوت کسانی است که مدعی آزادی و انقلاب هستند، اما در برابر تجاوزات اشغالگر اسرائیلی، یا سکوت میکنند یا خنجر از پشت میزنند. ابومحمد الجولانی، کسی که خود را رهبر معارضان سوری معرفی میکند، در برابر حملاتی که زیرساختهای نظامی، بهداشتی، اقتصادی و فرهنگی سوریه را به نابودی کشاندهاند، حتی یک تیر هوایی هم شلیک نکرده است؛ اما همین فرد، با تمام توان خود، غیرنظامیان علوی و مردم عادی را در خیابانها به گلوله میبندد و همزمان با سکوت خود برای اسرائیل فرش قرمز پهن میکند.
در روزهایی که اسرائیل همزمان به لبنان، سوریه و یمن حمله میکند، جولانی نیز مزدورانه به حمله به لبنان میپردازد؛ شاید برای آنکه رضایت اربابانش را بهدست آورد. ننگ این رفتار تا ابد بر پیشانی گروه الجولانی باقی خواهد ماند.
چنانچه به گزارش رویترز، الجولانی در پیام مکتوبی به واشنگتن اعلام کرده که «سوریه هرگز تهدیدی علیه هیچ طرفی، از جمله اسرائیل نخواهد بود». و در ادامه قول داده است که هیچ گروه مسلحی خارج از چارچوب دولت (دولت ساختگی او) در سوریه فعالیت نکند. همزمان خبر بازداشت دو تن از اعضای جنبش جهاد اسلامی فلسطین در مناطق تحت کنترل او، گواهی آشکار بر دشمنیاش با آرمان فلسطین است. جای شرمساریست که در همین حال، گروه طالبان افغانستان نیز با ارسال پیامی تبریکآمیز، از سقوط دولت اسد بهدست این مزدوران صهیونیسم ابراز خوشحالی کردهاند.
اما آنچه بیش از همه قلب هر وجدان بیداری را به درد میآورد، خوشخیالی سادهدلانه بخشی از مردم سوریه بود که گمان میکردند جولانی و گروهش مسیر بهبود را طی میکنند. تاریخ بار دیگر نشان داد که خیانت و قدرتطلبی، دروغ را میآراید، اما حقیقت را هرگز خاموش نمیکند. جولانی نه تنها مدعی دوستی با اسرائیل شد، بلکه یکی از سخنگویان اش با وقاحت تمام اعلام کرد که آماده است محل سفارت ایران در دمشق را به اسرائیل تحویل دهد. این حد از خودفروختگی، مرزهای آبروریزی را درنوردیده است.
آنچه اسرائیل این روزها در سوریه انجام میدهد، تنها حمله به اهداف نظامی نیست. این حملات، حمله به روح یک ملت است. بمباران و نابودی دهها تأسیسات زیربنایی و نظامی سوریه، بمباران مراکز فرهنگی، ایستگاههای برق و حتی مراکز فرهنگی و اقتصادی، گواه دشمنی بیرحمانه با مردم سوریه است. و در کنار این تخریب سیستماتیک، جولانی و گروهش همچنان در پی آنند که در کنار اسرائیل بایستند، نه در برابر آن.
سوریه امروز زخمیتر از همیشه است، خیانت جولانی و اربابانش شاید بتواند به روند بحران دامن بزند، اما تاریخ بارها ثابت کرده که مردم آگاه، دیر یا زود سرنوشت خود را از دست خائنان بازمیگیرند. اسرائیل باید بداند که آتش افروخته در سوریه، ممکن است روزی دامان خودش را بسوزاند. و جولانی باید بداند که نام او نه در فهرست انقلابیون، بلکه در کنار دیگر خائنان تاریخ ثبت خواهد شد.
مردم سوریه مستحق صلح، استقلال و کرامتاند؛ نه بمبهای اسرائیلی و نه خنجرهای جولانیوار!