صحبتهای ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر حکومت طالبان، درباره اهمیت حفظ وحدت ملی و دوری از اختلافات برای پیشرفت افغانستان، در ظاهر پیامی مثبت و امیدوارکننده به نظر میرسد. او به چالشهای تاریخی و عمیق سیاسی در افغانستان اشاره کرده و تقسیمبندی نادرست مردم در قالب احزاب سیاسی را عاملی برای تضعیف اتحاد ملی دانسته است. همچنین، او بر لزوم حفظ همبستگی و تمرکز بر پیشرفت و آبادانی کشور تاکید کرده است. با این حال، این سخنان در تقابل با واقعیتهای موجود در ساختار حکومت طالبان و نحوه تعامل آن با اقوام و مذاهب مختلف افغانستان قرار میگیرد.
طالبان از زمان تسلط بر افغانستان در سال ۲۰۲۱، ادعای ایجاد یک حکومت فراگیر و متحد را داشتهاند، اما در عمل، شواهد نشان میدهد که این گروه نتوانستهاند به طور واقعی میان اقوام و مذاهب مختلف افغانستان اتحاد برقرار کنند. حکومت کنونی طالبان عمدتاً متشکل از افراد متعلق به قوم پشتون و با گرایشهای خاص مذهبی است و سایر اقوام مانند تاجیکها، هزارهها، ازبکها و دیگر گروههای قومی و مذهبی در ساختار قدرت به حاشیه رانده شدهاند. این امر باعث شده است که بسیاری از شهروندان افغانستان، به ویژه شیعیان و اقلیتهای قومی، احساس تبعیض و نادیده گرفته شدن کنند.
حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی در افغانستان، به ویژه هزارهها، که در گذشته نیز با تبعیض و خشونت مواجه بودهاند، همچنان در خطر است. گزارشهای متعدد از نقض حقوق بشر، محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی، و حتی خشونتهای هدفمند علیه این گروهها حکایت دارد. این شرایط نشان میدهد که طالبان نه تنها نتوانستهاند اتحاد ملی را به معنای واقعی تحقق بخشند، بلکه با سیاستهای قومی و مذهبی خود، شکافهای موجود را عمیقتر کردهاند.
برای ایجاد اتحاد و یکپارچگی واقعی در افغانستان، طالبان باید اقدامات عملی و جدی انجام دهند. نخست، آنها باید ساختار حکومت را به گونهای تغییر دهند که نمایندگان تمام اقوام و مذاهب در آن حضور داشته باشند و در تصمیمگیریهای کلان کشور نقش ایفا کنند. این امر مستلزم ایجاد یک سیستم فراگیر و غیرتبعیضآمیز است که در آن حقوق همه شهروندان به طور مساوی رعایت شود.
دوم، طالبان باید به حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی احترام بگذارند و از هرگونه تبعیض و خشونت علیه آنها جلوگیری کنند. این شامل تضمین امنیت جانی و مالی، آزادی مذهب، و دسترسی برابر به فرصتهای اقتصادی و اجتماعی برای همه شهروندان است.
سوم، طالبان باید به جای تکیه بر گفتمانهای قومی و مذهبی، بر هویت ملی افغانستان تاکید کنند و سیاستهایی را در پیش بگیرند که باعث تقویت حس تعلق مشترک به کشور شود. این امر مستلزم ایجاد فضای گفتوگو و همکاری میان گروههای مختلف است تا اختلافات گذشته به جای تشدید، کاهش یابد.
به طور خلاصه، طالبان تاکنون نتوانستهاند اتحاد واقعی میان اقوام و مذاهب افغانستان ایجاد کنند و حقوق آنها را به طور کامل به رسمیت بشناسند. برای تحقق این هدف، آنها باید تغییرات ساختاری و سیاستی عمیقی را در پیش بگیرند و به جای تکیه بر گفتمانهای قومی و مذهبی، بر هویت ملی و حقوق برابر همه شهروندان تاکید کنند؛ در این صورت است که افغانستان میتواند به سمت وحدت ملی و پیشرفت همه جانبه حرکت کند.