شهید مصطفی کاظمی، یکی از سیاستمداران متعهد و فرهیخته کشور ما افغانستان بود که با آرمان بزرگ وحدت و همبستگی ملی میان اقوام گوناگون این سرزمین قدم به میدان گذاشت و تا پایان عمر کوتاه اما پربارش برای تحقق این آرمان تلاش کرد.
او با تکیه بر اصول اخلاقی و عشق به مردم، در زمره آن دسته از سیاستمداران قرار گرفت که همواره در اندیشه رفع دردهای مردم و توسعه کشورشان بودند. با نگاهی به زندگی و مبارزات او، درمییابیم که نام مصطفی کاظمی تنها یک نام نیست، بلکه نمادی از یک مسیر فداکاری، مبارزه با فساد، و تلاش برای آیندهای بهتر برای تمام باشندگان است.
در دهههای اخیر افغانستان به دلیل جنگهای داخلی و اختلافات قومی که با مشکلاتی عمیق دست و پنجه نرم کرده بود و مردم کشور ما همچنان دچار چالش های گوناگونی به سر می بردند، شهید کاظمی، با درک عمیق از این وضعیت، حزب اقتدار ملی را بنیانگذاری کرد و از همان آغاز تأسیس این حزب، به اتحاد و همبستگی میان اقوام مختلف تأکید داشت.
وی اعتقاد داشت که تنها راه پیشرفت و خروج از بحران، ایجاد یک جبهه متحد از تمام اقوام افغانستان است که به عنوان صدایی یکپارچه، از منافع ملی کشورشان حمایت کنند. حزب اقتدار ملی، در واقع تجلی ایدههای وحدتطلبانه و نگرش ملیگرایانه کاظمی بود که تلاش میکرد افغانستانی متحد و قدرتمند را به ارمغان آورد.
یکی از مهمترین ویژگیهای شهید مصطفی کاظمی، توجه عمیق او به مقوله وحدت ملی بود، وی با تمام وجود باور داشت که تنها از طریق همدلی و همکاری میتوان بر بحرانهای پیچیده کشور چیره شد. به عنوان نمایندهای در پارلمان و رئیس کمیسیون اقتصادی ملی، او توانست به گونهای منحصر به فرد به تحلیل وضعیت اقتصادی کشور بپردازد و برای حل مشکلات آن برنامهریزی کند. برخلاف بسیاری از سیاستمداران، او هرگز نظرات و پیشنهادات خود را به صورت تئوری رها نمیکرد، بلکه با پافشاری و تلاش خستگیناپذیر در پی اجرای عملی آنها بود.
شهید کاظمی به عنوان یک سیاستمدار دلسوز، با درک اینکه اقتصاد ضعیف و فقر نیز میتواند به بستر ناامنی و تفرقه در کشور دامن بزند، همواره به بهبود وضعیت اقتصادی مردم و تأمین نیازهای اساسی آنها توجه ویژهای داشت.
یکی از جلوههای بارز شخصیت شهید کاظمی، مبارزه بیامان او با فساد و حمایت از معیشت و رفاه مردم بود. او در دوران مسئولیتش در وزارت بازرگانی و تجارت، با صداقت و پشتکاری مثالزدنی برای رشد بخش خصوصی، ایجاد فرصتهای شغلی، و توسعه اقتصادی کشور تلاش کرد.
هدف وی از این فعالیتها تنها رشد اقتصادی نبود، بلکه او به دنبال رفع محرومیتها و تأمین نیازهای اساسی مردم، از جمله امنیت غذایی، رفاه عمومی و معیشت بهتر بود. او آرزویی بزرگ در سر داشت: اینکه همه مردم افغانستان بتوانند با آسودگی به تأمین نیازهای اولیه خود بپردازند و از امنیت غذایی و بهبود سطح زندگی برخوردار شوند. این خواسته نشان از عشق و تعهدی عمیق به وطن و مردم بود؛ خواستهای که با جان و دل به آن باور داشت و در جهت تحققش کوشید، چنانچه جمله معروف اش این بود که: “تغییر باید در دسترخوان های مردم ایجاد گردد” !
با وجود تلاشهای فراوان برای پیشرفت و وحدت، سرانجام، شهید کاظمی توسط کسانی که نمیتوانستند نور اتحاد و پیشرفت کشور را تحمل کنند، ناجوانمردانه او را با برنامه ریزی در یک حادثه تروریستی به شهادت رساندند.
این اقدام تروریستی که با برنامهریزی و اجرای مشترک دشمنان داخلی و خارجی صورت گرفت، به این دلیل بود که هر دو جناح از شهادت شهید کاظمی نفع میبردند. دشمنان خارجی، بهویژه امریکا و انگلیس، هر سیاستمداری را که حاضر به همکاری در طرحهای وطنفروشانه آنها نبود، از سر راه برمیداشتند.
شهید کاظمی به دلیل استقلال رأی و مخالفتش با دخالتهای خارجی، مانعی بر سر راه برنامههای سیاسی آنان محسوب میشد.
از سوی دیگر، دشمنان داخلی نیز از شهادت او بهرهبرداری کردند، زیرا حضور کاظمی مانعی در برابر فسادهای اقتصادی آنها بود. شهید کاظمی با پایبندی به عدالت و مبارزه با فساد، اجازه نمیداد که برخی افراد از موقعیتهایشان برای منافع شخصی استفاده کنند و منابع اقتصادی کشور را بهطور غیرقانونی بهدست آورند. بدین ترتیب، برای هر دو جناح، چه خارجی و چه داخلی، حذف او فرصتی برای تأمین منافع شخصی و پیشبرد اهداف ناپاکشان بود.
اما نبود استاد شهید ضایعهای بزرگ و جانکاه برای مردم و کشور بود، شهادت او، زخمی عمیق بر پیکر کشور و مردم بهجا گذاشت و موجی از اندوه و تأسف را در دلها وجدان های آگاه و پاک ایجاد کرد.
شهادت وی، نهتنها نمادی از بیعدالتی و خیانت به ملت افغانستان بود، بلکه زنگ خطری برای تمام مسئولان و سیاستمداران کشور شد تا در برابر چالشها و موانع پیشرو، با تعهد و شجاعت بیشتری بایستند و از راه و آرمانهای شهید کاظمی پیروی کنند.
زندگی و مبارزات شهید مصطفی کاظمی گواه روشن و صادقی از تعهد به وطن و مردم است؛ او با بینشی وسیع و قلبی مملو از عشق به میهن، در تلاش برای اتحاد و همبستگی ملی و بهبود شرایط معیشتی مردم کوشید. شهید کاظمی الگویی جاودان از سیاستمداری پاک، مردمدوست و صادق را برای نسل کنونی و نسلهای آینده به یادگار گذاشت. شهادت او، هرچند ضایعهای سنگین برای مردم افغانستان بود، اما آرمانها و اهدافش زنده و الهامبخش باقی ماند. او به ما آموخت که وحدت و عدالت، پایههای اصلی ساختن آیندهای روشن برای افغانستان است.
امروز، پیروی از راه و اندیشههای او وظیفه هر شهروند و سیاستمدار افغانستانی است؛ زیرا کشور، بیش از هر زمان دیگری به همبستگی و ارادهای استوار برای ایجاد صلح و پیشرفت نیاز دارد.
راه شهید کاظمی تنها یک مسیر شخصی نبود، بلکه نمادی از امید، عدالتطلبی، و عشق به مردم است؛ و رسالتی که بر عهده نسل جوان افغانستان قرار میدهد، این است که آرزوهای او را دنبال کنند و در جهت ساختن کشوری متحد و آزاد، با ارادهای استوار گام بردارند.
میراث شهید کاظمی برای مردم افغانستان چیزی فراتر از یاد و خاطره است، او بهعنوان یک سیاستمدار پاک، صادق، و مردمی، الگویی ست که باید برای نسل جوان و آیندهسازان کشور که باید حفظ و ارج نهاده شود.
تأکید او بر وحدت ملی و همبستگی میان اقوام و تمام باشندگان کشور، و تلاش او برای بهبود معیشت و رفاه عمومی مردم، راه و روشهای ارزندهای هستند که میتواند مبنای توسعه و پیشرفت آینده افغانستان قرار گیرند.
نسل جوان افغانستان میتوانند با تأسی به اخلاق، صداقت، و اهداف شهید کاظمی، راهی نوین به سوی اتحاد و پیشرفت بگشاید و در ساختن کشوری متحد و پویا سهم بسزایی ایفا کنند. (البته اگر به جوانان این فرصت میسر شود)
از بارگاه خداوند برای این مرد بزرگ بهشت برین تمنا داریم، روحش شاد و یادش گرامی و جاوید باد!
در پایان، برای کسانی که دست به این اقدام تروریستی زدند و این سیاستمدار برجسته و فرزند صادق کشور را از ملت افغانستان گرفتند، پرسشهایی بر جای میماند که پاسخ به آنها، نهتنها وجدان عمومی را بیدار میکند بلکه عمق خیانتی که مرتکب شدهاند را آشکار میسازد:
- آیا شما به واقع فکر میکنید که با ترور شهید کاظمی تنها چیزی که به دست آوردید وحدت و همبستگی ملی را تضعیف کردید؟
- آیا میدانید که این اقدام شما منجر به آسیبهایی جدی به روحیه مردم و نظام سیاسی کشور شد؟
- آیا به راستی باور داشتید که با قتل شهید کاظمی میتوانید صدای حق طلبی و عدالتخواهی را خاموش کنید؟
- با به شهادت رساندن مصطفی کاظمی چه توجیهی برای این خیانت خود به ملتی دارید که به شخصیتهای پاک نهاد و خدمتگذاری چون او نیاز داشتند؟ آیا با شرایط موجود در کشور میتوانید ادعا کنید که برای بهبود شرایط مردم کاری کردهاید یا تنها به تعمیق مشکلات افزودهاید؟
- آیا شما آگاه هستید که با این عمل، امید نسل جوان و آینده سازان کشور را خدشه دار کردهاید و زخمی عمیق به قلب مردمی زدهاید که چشم به آیندهای روشن دوخته بودند؟
- با این خیانت بزرگی که مرتکب شدید چی پاسخی برای مردم کشور دارید؟ آیا می دانید که محکوم تاریخ و نسل های آینده کشورهستید؟
نویسنده: دکتر لنگرزاد