در روزهایی که دختران کشور از حق آموزش، درمان و زندگی انسانی محروم شدهاند، عبدالله عبدالله و حامد کرزی، دو چهرهی شکستخوردهی سیاست افغانستان، باز هم در کابل گرد هم آمدند؛ بیآنکه حرف تازهای برای مردم خسته از بحران داشته باشند.
این دیدار که بدون ارائه هیچگونه جزییاتی برگزار شد، بیشتر به تلاشی برای زنده نگه داشتن نامهای فراموششده شباهت داشت تا حرکتی واقعی برای تغییر. جالبتر اینکه بار دیگر «درخانی»، دختر خردسال حامد کرزی، صدرنشین این مجلس مردانه شد — تصویری نمادین که شاید برای برخی، بوی اعتراض داشته باشد، اما در واقع چیزی جز یک ژست رسانهای نبود.
کرزی و عبدالله که امروز مدعی حمایت از حقوق زنان و حکومت فراگیر شدهاند، خود زمانی که کشور در دستانشان بود، هیچ برنامهی روشنی برای آینده افغانستان نداشتند. در دوران قدرت آنان، میلیاردها دالر کمک جهانی به اسم مردم افغانستان سرازیر شد، اما در عمل، بیشتر به جیب حلقههای قومی، خانوادگی و باندهای قدرت خودشان رفت. آموزش زنان؟ اصلاح ساختار حکومت؟ توسعه کشور؟ این واژهها در قاموس قدرتطلبی آنها جایی نداشت.
امروز که افغانستان زیر سلطه طالبان به سر میبرد و زنان حتی از ابتداییترین حقوق خود محروم شدهاند، کرزی با لبخندهای دیپلماتیک خود از آموزش دختران سخن میگوید، و عبدالله در سکوتی سنگین به تماشای فروپاشی جامعهای نشسته که خودش یکی از معماران بیتدبیر آن بود.
حضور درخانی در صدر مجلس، در حالی که میلیونها دختر در کشور پشت دروازههای بسته مکاتب گرفتار شدهاند، تصویری تلخ از تناقض و بیعملی این چهرههاست. نه کرزی، نه عبدالله، هیچکدام در زمان قدرت خود تلاشی نکردند تا ستونهای لرزان حقوق معنوی زنان را محکم کنند، و امروز با ژستهای نمادین، میکوشند گذشتهی خود را بزک کنند.
دیدار بیحاصل این دو سیاستمدار، یادآور این حقیقت تلخ است: فاجعهی امروز افغانستان، نه فقط محصول خشونت طالبان، بلکه نتیجهی سالها خیانت نخبگان سیاسی است که به جای ملت، تنها به منافع شخصی و قومی خود اندیشیدند.
طالبان امروز دشمن حقوق زنان هستند، اما نباید فراموش کرد که این فاجعه بر ویرانههایی بنا شده که کرزی و عبدالله با بیکفایتی و فساد خود ساخته بودند به ویژه کرزی با قدرت دان به اشرف غنی احمدزی. اگر دیروز این دو نفر و به ویژه اشرف غنی احمدزی بهجای پر کردن جیب خود و تحکیم قدرت قومگرایانهشان، سنگ بنای عدالت، آموزش و برابری را گذاشته بودند، امروز دختران کشور اسیر تاریکی نمیشدند.
دیدار بیجان کرزی و عبدالله، بیش از هر چیز نمادی است از چهرهی واقعی سیاستمدارانی که ابتدا کشور را فروختند و حالا تماشاچی زجر مردم شدهاند.
نویسنده: دکتر لنگرزاد