تصمیم طالبان برای ممنوعیت آموزش پزشکی زنان در افغانستان یک ضربه سنگین به جامعهای است که برای بازسازی و پیشرفت خود به حضور فعال همه شهروندان، به ویژه زنان، نیاز دارد.
این اقدام نشاندهنده رویکرد بسته و بیتوجهی به حقوق انسانی زنان است. پیامدهای این تصمیم نه تنها بر زنان و خانوادههایشان، بلکه بر کل ساختار جامعه افغانستان تأثیرات منفی و ماندگاری خواهد داشت. در ادامه به بررسی این پیامدها میپردازیم:
طالبان با ممنوعیت تحصیل دختران، آینده نیمی از جمعیت افغانستان را به نابودی کشانده و جامعهای تاریک و عقبمانده را هدفگذاری کرده است. این تصمیم نه تنها امید و رویاهای هزاران زن و دختر کشور را به خاکستر تبدیل کرده، بلکه فاجعهای انسانی و ویرانگر را رقم زده است.
دخترانی که با تلاش فراوان برای ساختن آیندهای روشن تلاش کرده بودند، اکنون در چنگال ناامیدی گرفتار شدهاند. این وضعیت بهطور مستقیم بر سلامت جسمی و روانی زنان تأثیر میگذارد و اقتصاد کشور را نیز با ضربهای جدی مواجه میکند.
از دست رفتن نیروی کار ماهر و متخصص زن به رکود اقتصادی و گسترش فقر منجر خواهد شد. علاوه بر این، تعطیلی مکاتب، دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی بر روی زنان و دختران، نسلهای آینده را از آموزش و پرورش محروم خواهد کرد و جامعه را به سمت جهل و عقبماندگی سوق میدهد.
محدود شدن فرصتهای زنان برای حضور در جامعه و اشتغال، زمینهساز افزایش خشونت خانگی و آزار و اذیت آنان میشود. این محرومیت، امید به زندگی را در میان زنان کاهش داده و آنها را به افسردگی و حتی خودکشی سوق میدهد. نبود چشماندازی روشن برای آینده، بسیاری از خانوادهها را مجبور به ترک کشور و مهاجرت خواهد کرد.
از سوی دیگر، حذف زنان از چرخه آموزش و پرورش، بستری مناسب برای رشد افراطگرایی و خشونت فراهم میکند و درحین حال باعث تخریب زیرساختهای اجتماعی کشور شده و جامعه را به سمت فروپاشی پیش خواهد برد. این اقدامات نه تنها حقوق بشر، بلکه اصول اساسی دین اسلام را نیز نقض کرده و تصویر خشنی از این دین رحمانی در جهان ارائه داده است.
جامعه جهانی و کشورهای اسلامی باید با قاطعیت بیشتری در برابر این سیاستهای ناعادلانه ایستادگی کرده و با اعمال فشارهای بینالمللی، طالبان را به تغییر مسیر وادار کنند. همچنین، حمایت از سازمانهای حقوق بشری و نهادهای غیردولتی که در راستای دفاع از حقوق زنان افغانستان فعالیت میکنند، ضروری است تا جرقههای امید در میان زنان و دختران افغانستان زنده بماند.
و اما پیامدهای پنهان تصمیمات طالبان؛علاوه بر پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و آموزشی ممنوعیت آموزش پزشکی برای زنان، این تصمیمات تأثیرات عمیقتری نیز بر جامعه افغانستان خواهد داشت که کمتر به آن توجه شده است. یکی از مهمترین این تأثیرات، دور شدن مردم، بهویژه جوانان، از دین اسلام است.
طالبان با استفاده ابزاری از دین برای توجیه اعمال خود، تصویری خشن، غیرانسانی و محدودکننده از اسلام ارائه دادهاند که نتیجهای جز ایجاد بیاعتمادی به ارزشهای دینی ندارد.
طالبان ادعا میکنند که این تصمیمات بر اساس دستورات اسلامی اتخاذ شده است، اما واقعیت این است که این اقدامات هیچ ارتباطی با اصول واقعی دین مقدس اسلام ندارد. اسلام دینی است که به علم، عدالت و مشارکت اجتماعی اهمیت ویژهای میدهد.
سوءاستفاده طالبان از نام دین برای سرکوب زنان و محدود کردن جامعه باعث شده تا بسیاری از مردم، بهویژه جوانان، نسبت به دین دچار تردید و حتی بیاعتمادی شوند. این روند میتواند به بحران هویتی و دور شدن نسلهای آینده از معنویت و ارزشهای دینی منجر شود.
تصمیمات طالبان به نام دین، چهرهای منفی از اسلام در جهان ارائه داده و باعث شده تا بسیاری از غیرمسلمانان دین اسلام را با محدودیت، ظلم و تبعیض جنسیتی همسان بدانند. این برداشت نادرست میتواند سالها تلاش مسلمانان برای معرفی اسلام بهعنوان دینی رحمانی و عادلانه را تحتالشعاع قرار دهد.
طالبان با تحمیل قوانین سلیقهای خود، نه تنها خواستههای مردم را نادیده گرفته بلکه با این تصمیمات فاصله بیشتری بین مردم و حکومت و دین ایجاد کردهاند. این نارضایتی عمومی میتواند پایههای حکومت را در بلندمدت تضعیف کند و منجر به اعتراضات و ناآرامیهای اجتماعی شود.
طالبان با تصمیماتی که از باورهای فرهنگی خود شان نشأت میگیرد نه دین اسلام، افغانستان را به قرنها عقب بردهاند. این عقبماندگی نه تنها مانع پیشرفت جامعه میشود، بلکه کشور را در برابر تغییرات جهانی و نیازهای مدرن ناتوان خواهد کرد.
به طالبان توصیه می شود که باید بپذیرند که اعمالشان بازتاب فرهنگ محدود خودشان است، نه دستورات اسلام.
هر تصمیمی که میگیرید، لطفاً به آن برچسب دین نزنید. گروه های تکفیری ماننده داعش به اندازه کافی جوانان را از دین اسلام دور کردهاند.
دین اسلام را که سرچشمه محبت، عدالت و دانش است، به نمادی از ظلم و عقبماندگی تبدیل کردهاید.
اگر واقعاً دغدغه دین دارید، از تحریف آن دست بردارید و به جای ایجاد مانع، به تقویت جامعه کمک کنید.
با کدام زبان باید با شما صحبت کرد که دیگر چنین ظلمهایی را ادامه ندهید؟ به کجا میخواهید افغانستان را ببرید؟
آیا زمان آن نرسیده که به جای قوانین سلیقهای و فرهنگی خود، به خواستههای مردم توجه کنید و از تخریب کشور و باور های معنوی مردم دست بردارید؟
در پایان باید تأکید کرد که محرومیت دختران و زنان از حق تحصیل و کسب دانش، نه تنها یک فاجعه انسانی است، بلکه آثار مخرب آن تا نسلهای آینده نیز امتداد خواهد یافت. جامعه جهانی باید با همبستگی و اقدامات عملی، برای پایان دادن به این ظلم آشکار و غیرانسانی تلاش کند.
تصمیم طالبان برای ممنوعیت آموزش زنان در رشتههای پزشکی، گامی واپسگرایانه و نشانهای از بازگشت به دوران تاریک گذشته است. سیاستهای بسته و تنگنظرانه حاکمان، جامعه را به سمت تباهی کشانده و هرگونه امکان پیشرفت را از میان برداشته است.
ضروری است صدای زنان افغانستان به گوش جهانیان برسد و اقداماتی عملی و مؤثر برای احیای حقوق آنان انجام شود. این رفتارها نشان میدهد که طالبان به جای تلاش برای پیشرفت جامعه، بر محدود کردن حقوق زنان و تضعیف پایههای اجتماعی اصرار دارند. اکنون، بیش از هر زمان دیگری، وظیفه جامعه جهانی، سازمانهای حقوق بشر و فعالان اجتماعی است که در برابر این ظلم ایستادگی کرده و از حقوق زنان افغانستان حمایت کنند.
و اما سؤالات طالبان باید پاسخگو باشند:
- چگونه میتوانید جامعهای سالم و کارآمد بدون حضور زنان متخصص در بخشهای کلیدی ایجاد کنید؟
- آیا این تصمیم نشاندهنده عدم اعتماد شما به تواناییهای زنان در ساختن یک افغانستان بهتر نیست؟
- چرا به جای محدود کردن زنان، از تواناییها و استعدادهای آنها برای پیشرفت کشور استفاده نمیکنید؟
سؤالات متوجه امریکا و سازمانهای بینالمللی حقوق بشر است:
- آیا حمایتهای مالی و سیاسی شما از حکام افغانستان به معنای چشمپوشی از نقض آشکارحقوق زنان و دختران نیست؟
- چرا اقدامات عملی و مؤثری برای جلوگیری از اینگونه تصمیمات عقبگرای طالبان انجام نمیدهید؟
- آیا صرفاً محکوم کردن این تصمیم کافی است یا باید گامهای جدیتری برای حمایت از حقوق زنان افغانستان بردارید؟
نویسنده: دکتر لنگرزاد