از تریبون خطابه تا دهلیز سیاست

لینک کوتاه: https://memar.press/?p=117772
منتشر شده در 1:20 ب.ظ
شماره خبر 117772
2 دلو 1403

یکی از عالمان و خطیبان مشهور پایتخت (کابل) طی سفر به ولایت باستانی هرات و سخنرانی در جمع شیعیان آن دیار، حملاتِ تند و تیزی را متوجه کشور ایران و حوزه‌های علمیۀ جهان تشیّع (قم، نجف و قم) نمود و حتی در مسائل داخلی کشور همسایه که هیچ ارتباطی با افغانستانی‌ها ندارد، دخالت و اظهار نظر ناروا کرد.

وی در خصوص اِعمال تبعیض و محدودیت علیه مهاجرین افغانستانی در ایران چنین گفت: در حالی که مهاجرین ما در کشورهای غربی و غیرمسلمان، صدها مسجد و حسینیه ساخته‌اند، در کشور اسلامی و همسایه (ایران) حتی یک مسجد و حسینیه ندارند. وی در ادامۀ سخنان خود با انتقاد از عدم رعایت حقوق اهل‌سنت در ایران، مدعی شد که جمهوری اسلامی حتی به ایرانیان اهل‌سنت نیز اجازۀ ساختن مسجد نمی‌دهد.

واعظ زاده بهسودی در خصوص تبعیض در حوزه‌های علمیۀ جهان تشیّع علیه طلاب و عالمان دینی افغانستانی، چنین گفت: ایرانی‌ها از مرجع تقلید شما (افغانستانی‌ها) تقلید نمی‌کنند و در درس‌های مراجع شما شرکت نمی‌کنند و پشت سرِ مجتهدین شما نماز نمی‌خوانند و شما را به دیدۀ تحقیر و توهین می‌بینند.

جناب واعظ زاده بهسودی، سخنور و خطیبِ قهّار و زبردست به شمار می‌رود و با ایراد خطابه‌های احساس‌برانگیز و عوام‌پسند، مخاطبان خود را به هیجان می‌آورد و احساسات قومی و تباری را به شدّت در آنان تحریک می‌کند؛ اما زمانی که از دنیای هیجانی و احساسی خطابه و تریبون، به دنیای پیچیده و هزارتوی سیاست ورود می‌کند، دچار خطاها و لغزش‌های جبران‌ناپذیر می‌گردد. اظهارات ناسنجیده و هیجانی اخیر او در شهر هرات، فاقد منطق و هوشمندی سیاسی بود و پیامدهای ناگوار برای مردم افغانستان و جامعۀ مهاجرین مقیم ایران خواهد شد و تنها باعث خوشنودی دشمنانِ ملت‌های ایران و افغانستان خواهد گردید:

بیشتر بخوانید:  طرح موزاییک سازمان ملل درباره افغانستان چیست و چگونه عمل می‌کند؟

1) تنها پیامد و دستاوردِ اظهارات ناسنجیده و تحریک‌آمیز واعظ زاده علیه کشور و نظام ایران، ایجاد موجِ جدیدِ مهاجرستیزی در ایران خواهد بود و دستاویزی را در اختیار مهاجرستیزانی مانند کسائی‌زاده‌ها قرار خواهد داد؛ در حالی که در صورت راه افتادن موج جدید مهاجرستیزی در ایران، نخستین قربانیان آن، مهاجران هزاره‌تبار در ایران خواهند بود که واعظ زاده خود را مدافع و سخنگوی آنان معرفی می‌کند.

2) تنها پیامد سیاسی انتقاد واعظ زاده بهسودی از وضعیت حقوق اهل‌سنت در ایران، بهانه دادن به دست حاکمیت انحصاری طالبان خواهد بود؛ تا با استناد به سخنان یک مرجع تقلید شیعه (واعظ زاده) مدعی شوند که ما به شیعیان افغانستان به همان اندازه، حقوق اجتماعی و جایگاه سیاسی می‌دهیم که حکومت ایران به سنی‌های آن کشور حق می‌دهد! به اعتراف یک مرجع تقلید خود شما (واعظ زاده) سنی‌ها در ایران حتی از حق ساختن مسجد هم برخوردار نیستند؛ در حالی که شیعیان، صدها یا هزاران مسجد و حسینیه و تکیه‌خانه و مدرسۀ دینی و مراکز مذهبی در افغانستان دارند.

3) هجمۀ تبلیغی یک عالم شیعی علیه سه کانون علمی و مذهبی معتبر تشیّع (قم، نجف و مشهد) هیچ پیامدی جز محرومیتِ شیعیان و هزاره‌های افغانستان از حمایت‌های معنوی و سیاسی و اجتماعی این سه مرکز نامدار و معتبر ندارد و ما را در نزد طالبان و دشمنان، منزوی و فاقد پشتوانه نشان خواهد داد.

بیشتر بخوانید:  آیا افغانستان محکوم به تکرار فاجعه‌های طبیعی است؟

4) در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران (تنها حکومت شیعی جهان) در معرض توطئه‌ها و هجمه‌های گستردۀ مستکبران و دشمنان اسلام و مسلمین و تشیّع قرار دارد، آیا انتقادات تند و ناسنجیدۀ یک عالم شیعی از این نظامِ مظلوم و مقاوم را چیزی جز همراهی و هم‌صدایی با استکبار و دشمنان اسلام و مسلمین می‌توان تعبیر و تفسیر نمود؟!

نجافی ارزگانی

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email