از تحقیر تا تقابل؛ تغییر معادلات طالبان و ارتش پاکستان

از تحقیر تا تقابل؛ تغییر معادلات طالبان و ارتش پاکستان
لینک کوتاه: https://memar.press/?p=117637
۹ ماه پیش
شماره خبر 117637
منتشر شده در 3:01 ب.ظ

اظهارات اخیر عاصم منیر، رئیس ارتش پاکستان، درباره روابط پاکستان و طالبان افغان، نگاهی متفاوت به واقعیتی دارد که پاکستان در طی دهه‌ها در همسایگی خود به وجود آورده است.

ادعای عاصم منیر مبنی بر اینکه اختلاف اصلی پاکستان با طالبان افغان به مسئله حضور شبه‌نظامیان تحریک طالبان پاکستانی در افغانستان محدود می‌شود، بسیار تقلیل‌گرایانه و بی‌اساس است. واقعیت این است که سیاست‌های پاکستان در چهار دهه گذشته بر اساس خنجر زدن از پشت به ملت افغانستان شکل گرفته است.

از پناه دادن و تجهیز گروه‌های تروریستی تا حمایت آشکار از طالبان در جنگ علیه دولت‌های قانونی افغانستان، پاکستان همواره نقش تخریب‌کننده‌ای داشته است.

پاکستان، در بیست و اندیسال در دوران حکومت مرحوم برهاالدین ربانی وهمینطور در دوران حکومت جمهوریت نیز، نه‌تنها از حمایت دیپلماتیک و تسلیحاتی طالبان کوتاهی نکرد، بلکه بسیاری از رهبران طالبان را در خاک خود پناه داد، آموزش داد، و به میدان نبرد به افغانستان فرستاد. این اقدامات پاکستان نشان می‌دهد که اختلافاتش با افغانستان عمیق‌تر از یک مسئله امنیتی است؛ این اختلافات ریشه در سیاست‌های استراتژیک پاکستان دارد که همواره به دنبال کنترل افغانستان به‌عنوان حیاط خلوت خود بوده و است.

اظهار عاصم منیر مبنی بر اینکه «رهبران طالبان افغان به ما گوش نمی‌دهند» بیانگر تغییری مهم در دینامیک روابط پاکستان و طالبان افغان است. بیش از بیست سال حمایت اقتصادی و تسلیحاتی پاکستان از طالبان، تنها برای تأمین منافع کوتاه‌مدت خود شان بود. این حمایت‌ها اغلب با تحقیر و توهین به رهبران طالبان همراه بوده؛ زندانی کردن، محدودیت در سفر، و تهدیدهای آشکار و حتی کشتن، بخشی از این رفتارها بودند.

اکنون که طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفته‌اند، دیگر نیازی به تبعیت از پاکستان احساس نمی‌کنند. پاکستان باید درک کند که تحقیر و سرکوب یک گروه، دیر یا زود به نوعی واکنش منفی منجر خواهد شد.

ارتش پاکستان، در سال‌های اخیر، تلاش کرده است تا طالبان افغان را مجبور کند که طالبان پاکستانی (تی تی پی) را مهار کند، اما پاکستان در این رابطه با شکست مواجه شده است.

یکی از دلایل این شکست، سیاست‌های دوگانه پاکستان در حمایت از گروه‌های مختلف شبه‌نظامی است. پاکستان تحریک طالبان پاکستان را «خوارج» می‌نامد، اما در مورد داعش در خاک خود، سکوت اختیار کرده است.

این تناقض نشان‌دهنده سیاستی است که بر اساس منافع کوتاه‌مدت و بی‌اعتنایی به پیامدهای درازمدت شکل گرفته است.

پاکستان اکنون در حال چشیدن طعم سیاست‌های مخرب خود است. افزایش حملات تروریستی، نارضایتی عمومی، و بی‌ثباتی داخلی پیامدهای اجتناب‌ناپذیر حمایت‌های گذشته پاکستان از گروه‌های افراطی است. هرچند مردم افغانستان هیچ‌گاه خواهان خونریزی و کشتار در پاکستان نبوده و نیستند، اما این بحران، نتیجه مستقیم سیاست‌های کوتاه‌بینانه ارتش و دولت پاکستان است.

پاکستان باید درک کند که حمایت از گروه‌های افراطی هرگز به نفع ثبات منطقه‌ای نیست. پایان دادن به جنگ داخلی و بحران‌های امنیتی در پاکستان مستلزم رها کردن سیاست‌های دوگانه و مخرب است. این کشور باید با اتخاذ سیاستی صلح‌جویانه و حمایت از توسعه اقتصادی و اجتماعی، روابط خود را با افغانستان و دیگر همسایگانش بهبود بخشد.

طالبان افغانستان نیز باید به جای انزواطلبی، سیاست‌های خود را تغییر دهند و حکومتی همه‌شمول تشکیل دهند که نمایندگان تمام اقوام و گروه‌های اجتماعی افغانستان در آن سهیم باشند. چنین تغییری می‌تواند به کاهش فشارهای بین‌المللی، افزایش مشروعیت داخلی، و تقویت ثبات در افغانستان منجر شود.

روابط پرتنش پاکستان و طالبان افغانستان، محصول دهه‌ها سیاست‌های مداخله‌جویانه، تخریبگر و کوتاه‌مدت پاکستان است. این روابط اکنون به نقطه‌ای رسیده است که پاکستان، خود قربانی سیاست‌هایش شده است. از سوی دیگر، طالبان باید بدانند که بدون تغییرات اساسی در ساختار حکومتی خود و ایجاد اعتماد میان مردم افغانستان و جامعه جهانی، نمی‌توانند در عرصه داخلی و بین‌المللی به موفقیت دست یابند. بازگشت به مسیر صلح و همکاری منطقه‌ای، تنها راه پایان دادن به این بحران است.

نویسنده: م.کهریزنوی

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط
شرم الشیخ
شرم‌الشیخ؛ نمایشی برای پوشاندن شرم سران عرب؟
آینده حماس، وضعیت تسلیحاتی غزه و مکانیزم‌های بازسازی در هاله‌ای از ابهام باقی مانده است. بنیامین نتانیاهو، که رژیم او سابقه طولانی از نقض قطعنامه‌های سازمان ملل دارد، هیچ تعهد قابل اعتمادی برای احترام به این آتش‌بس ارائه نداده است...
چالش‌های کاهش خطر بلایای طبیعی در افغانستان
چالش‌های کاهش خطر بلایای طبیعی در افغانستان
بلایای طبیعی در افغانستان تنها حادثه‌های محیطی نیستند، بلکه نشانه‌ای از ضعف در برنامه‌ریزی و ناتوانی در مدیریت خطر به‌شمار می‌آیند. تا زمانی که نگاه ما از «مدیریت بحران پس از حادثه» به «مدیریت خطر پیش از وقوع بلا» تغییر نکند، تکرار رنج و ویرانی ادامه خواهد یافت.
گذرگاه‌های مرزی؛ ابزار فشار پاکستان بر افغانستان
گذرگاه‌های مرزی؛ ابزار فشار پاکستان بر افغانستان
کاهش وابستگی به گذرگاه‌های پاکستان، به معنای خروج از دایره‌ای است که در آن اهرم فشار همواره در اختیار طرف مقابل قرار دارد.
طنز تلخ تاریخ؛ پاکستان و رویای «آزادی مردم افغانستان»
طنز تلخ تاریخ؛ پاکستان و رویای «آزادی مردم افغانستان»
طی چهار سال اخیر، روابط دو طرف از گرمای دوستی به سردی تنش و درگیری مسلحانه رسیده است. حملات مرزی، تبادل آتش، و اتهامات متقابل، تصویری کاملاً متفاوت از آن روزهای نخست ترسیم می‌کند...
آخرین اخبار مهم
گزارش و مصاحبه
صدای زنان باید شنیده شود حتا اگر نامی نماند!
صدای زنان باید شنیده شود حتا اگر نامی نماند!
چهار سال از تسلط دوباره‌ی طالبان بر افغانستان می‌گذرد؛ چهار سالی که با محدودیت‌های گسترده‌ علیه آزادی بیان، آموزش و فعالیت‌های رسانه‌ای به‌ویژه برای زنان همراه بوده است.
۲ روز پیش
1:53 ب.ظ
طالبان و آزمون دشوار مهار تروریسم در افغانستان
طالبان در آزمون دشوار مهار تروریزم، نه‌تنها با تهدیدهای داخلی و حملات مرزی روبه‌رو هستند، بلکه زیر ذره‌بین قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی نیز قرار دارند. تا زمانی که گروه‌های تروریستی در خاک افغانستان فعال‌اند و روابط کابل با همسایگان پرتنش باقی بماند، ادعای ثبات و امنیت بیشتر شبیه شعار است تا واقعیت.
۳ روز پیش
6:59 ب.ظ
آموزش دختران ممنوع نیست، بلکه موقت تعلیق شده است
تنش کابل و اسلام‌آباد به کجا می‌انجامد؟
عبدالمنان شیوای شرق، معین پیشین وزارت اطلاعات و فرهنگ، اظهار داشت که؛ تنش میان افغانستان و پاکستان، پیشینه‌ای طولانی و پیچیده دارد که بسیاری از ناظران، آن را ناشی از سیاست‌های مداخله‌جویانه‌ برخی چهره‌های افغان‌تبار در سیاست افغانستان می‌دانند.
۳ روز پیش
4:13 ب.ظ