روز عرفه، از شریفترین و نورانیترین ایام الهی است؛ روزی که آسمان و زمین به هم نزدیک میشوند و دلهای مؤمنان، در طواف ذکر و استغفار به سوی خداوند پر میکشد. این روز، فرصتی برای بازگشت به فطرت، درنگ در مسیر زندگی و پیمودن راه معرفت است. عرفه، تمرین عبودیت و شناخت است؛ شناختی که از خود آغاز میشود و به خدا ختم میگردد. هنگامی که اشکهای حاجیان در صحرای عرفات جاری میشود، انسان درمییابد که در برابر عظمت خداوند، تنها راه، فروتنی و طلب معرفت است.
«من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ این کلام نورانی، ترجمان حقیقتی گمشده است که انسان امروز بیش از هر زمان نیازمند آن است. روز عرفه، روز شناخت خویش، شناخت خالق و درک رسالت انسانی است.
صحرای عرفات، منزلگاهی است برای دلهای مشتاق حقیقت؛ و در این میان، دعای امام حسین (ع) در روز عرفه، قلهای است از عرفان، بندگی و خداشناسی. آنجا که حضرت با زبان دل میفرماید: «الهی! أنا الفقیر فی غِنایَ فکیف لا أکون فقیراً فی فقری؟!» تصویری روشن از وابستگی مطلق انسان به خدای خویش را به ما نشان میدهد. این دعا، سراسر ذکر نعمتها، تبیین خلقت، و تجلی عبودیت ناب است. از نگاه حسین (ع)، مسیر خداشناسی از درک نعمتها و شناخت خویشتن میگذرد؛ از آغاز آفرینش تا عقل، شعور و جان، همه و همه نشانهای از اویند.
در سال ۶۰ هجری، امام حسین (ع) در موسم حج، پس از آغاز مناسک، حج را نیمهتمام رها کرد و به سوی کوفه رفت. این تصمیم، نه بهخاطر ترک حج، بلکه برای حفظ حرمت بیتالله الحرام و جلوگیری از خونریزی در مکه و همچنین پاسخ به ندای مردم کوفه بود. یزید تصمیم داشت امام را در مکه ترور کند و امام با بینشی عمیق، راهی را برگزید که هم امنیت حرم الهی حفظ شود و هم مبارزه با انحراف آغاز گردد.
امام حسین (ع) خوب میدانست که خطر اصلی، انکار دین نیست، بلکه تحریف آن است. یزید، چهرهای از دین به نمایش میگذاشت که در واقع ضد دین بود. در چنین شرایطی، فریاد «هیهات منا الذلة» نه فقط یک اعتراض سیاسی، بلکه یک اعلام موضع اعتقادی بود؛ فریادی علیه اسلامِ تحریفشده.
قیام عاشورا، حرکتی است برای نجات دین از دست دینینماها؛ همانها که به ظاهر اهل نماز و حج بودند، اما در صف باطل ایستادند. امام حسین (ع) با صراحت فرمود: «إنما خرجتُ لطلب الإصلاح فی أمة جدی». این «اصلاح» فقط برای آن زمان نبود، بلکه برای همیشه تاریخ است؛ برای امروز ما نیز.
اکنون نیز چهرههای باطل در لباس حق، با زبان دین به جنگ عدالت آمدهاند. آمریکا و رژیم صهیونیستی، سردمداران این باطل مدرناند. امروز، مبارزه با استکبار و صهیونیسم، همان مبارزه با شرک و انحرافی است که حسین بن علی (ع) در عاشورا آغاز کرد. همراهی با مقاومت، نه فقط یک اقدام سیاسی، بلکه عبادتی است عمیق و امتداد بندگی در میدان عمل.
بصیرت، همان نوری است که انسان را در تاریکی فتنهها نجات میدهد. در کربلا، بسیاری اهل نماز بودند، اما جبهه حق را نشناختند. امروز نیز اگر دوست و دشمن را نشناسیم، ممکن است در صف دشمن خدا بایستیم، حتی با ظاهر دیندار.
پیام عرفه و عاشورا، دعوتی است به شناخت، بصیرت و مسئولیت. راه حسین (ع)، راهی است که از عرفه آغاز میشود، با عاشورا معنا مییابد، و در ظهور منجی به ثمر میرسد. هرکه امروز دل در گرو امام حسین دارد، باید جای خود را در جبهه حق مشخص کند.
این راه، راه روشنی است؛ راهی که تا ظلم هست، باید بر آن ایستاد. و تا ندای «هل من ناصر ینصرنی» از حلق مظلومان به گوش میرسد، پاسخ ما، لبیک است.