در روز جهانی والدین، جهان لحظهای مکث میکند تا به احترام مادران و پدرانی بایستد که ستونهای جامعهاند؛ اما در افغانستان، این روز بیش از آنکه جشن باشد، مرثیهای است بر فداکاری در دل جنگ، ترور، مهاجرت و فقر. تحلیلی که پیشرو دارید، ادای دینی است به والدینی که در تاریکیها شعلهای از امید برای فرزندانشان برافروختند.
روز جهانی والدین، فرصتی است برای ستایش و تجلیل از کسانی که بذر زندگی، عشق و پایداری را در بستر پرآشوب دنیای امروز میکارند. اما برای مردم رنجدیده افغانستان، این روز تنها یک یادآوری نمادین نیست؛ بلکه بازتابی از فداکاریهای خاموش پدران و مادرانی است که در میان انفجار، مهاجرت، بیعدالتی و فقر، همزمان والد، قهرمان، آموزگار و پناه فرزندانشان بودند.
در دو دههی جمهوریت، وقتی دانشآموزی از مکتب باز میگشت، یا دانشجویی از دانشگاه، دل والدین در خانه میلرزید. نه از آنرو که فرزندش نمره بد گرفته باشد، بلکه از ترس آنکه مبادا در یکی از صدها انفجار انتحاری توسط گروههای جاهل و کور دل، به کام مرگ رفته باشد. طالبان و دیگر گروههای افراطی، نه فقط انسانها، که اطمینان و آرامش والدین را ترور کردند. با اینحال، مادران و پدران ایستادند؛ دست فرزندانشان را گرفتند، به مکتب فرستادند، و شجاعانه در برابر ترس، امید را کاشتند.
در افغانستان امروز، هزاران زن که نانآور خانهاند، با دیوار بلند محدودیت طالبان مواجه شدهاند. آنها اجازهی کار ندارند، اما شکم گرسنهی کودکانشان هر شب بیدار میماند. وقتی فرزندشان بیمار میشود، نسخهی پزشک بهخ علت نداری برایشان حکم کابوس را دارد. این مادران، تنها سرپرست خانواده نیستند؛ بلکه سمبل عزت، شرافت و ایثار در جامعهای نیز هستند.
رهبران سیاسی افغانستان، به جای ساختن، بر ویرانی کشور مسابقه گذاشتند. آنها برای قدرت، برای ثروت، برای صندلی، سلاح برداشتند، و آتش جنگ داخلی را شعلهور ساختند. نتیجهاش آن شد که هزاران والد در کشور، فرزندانشان را در آغوش گرفتند و آوارهی کوه و بیابان شدند؛ به کشور های همسایه، ترکیه، اروپا… بدون امنیت، بدون عزت، بدون آینده. این رهبران نه تنها آیندهی کشور را سوزاندند و باعث شرایط کنونی اند، که دل پدران و مادران را نیز شکستهاند.
در کارگاهها، گاوداریها، خشت پزیها و ساختمانهای غربت، پدران افغانستانی با دستانی پینه بسته، پشت خمیده و چشمانی پر از اشک اما بیصدا، نان شب را با عرق جبین تهیه میکنند. گاهی تحقیر میشوند، گاهی حقوقشان نیمه نصفه پرداخت میشود، گاهی حتی مورد سوءاستفاده حقوق ناچیز قرار میگیرند؛ اما چیزی به زبان نمیآورند، چرا که دلشان به لبخند دخترکی روشن است که شب با شکم سیر بخوابد.
در زمینهای کشاورزی، هزاران مادر مهاجر، با دستان زخمخورده و بندآمده، گوجه میچینند، پیاز برداشت میکنند، در آفتاب میسوزند تا لقمهای نان برای یتیمانشان فراهم کنند. این مادران، قربانیان دو جنگاند؛ جنگ با تروریسم، و جنگ با فقر.
این والدین، با سکوتشان فریاد زدند. با تنهاییشان، جمعی ساختند. با رنجشان، عشق آفریدند. آنها جوانیشان را قربانی کردند تا فرزندانشان تحصیل کنند؛ سلامتیشان را دادند تا کودکانشان گرسنه نخوابند. هیچ قهرمانی در تاریخ، به پای این والدین مظلوم و مقاوم افغانستان نمیرسد.
روز جهانی والدین، برای ما در افغانستان، فقط بزرگداشت نیست؛ فریاد دادخواهی است. باید در برابر جنایتکارانی که کودک را از آغوش مادر ربودند، فریاد زد. باید به رهبران بیخردی که کشور را به خون کشیدند، اعتراض کرد. اما در کنار آن، باید به احترام تمام پدران و مادرانی که سنگ صبور تاریخ شدند، ایستاد. آنانکه با دستهای خالی، آینده ساختند. به مادرانی که از دل تحقیر، عزت آفریدند، و به پدرانی که از دل خاک، شکوفه بیرون آوردند.
به تمام والدین افغانستان میگوییم: شما شکوهمندترین جلوهی انسانیتهستید؛ قهرمانانی گمنام، اما جاودان!
نویسنده: ز. نظری